در یک جنگل بزرگ و زیبا که حیوانات بسیاری زندگی میکردند، شیر بزرگی بود که همه از او اطاعت میکردند. تا این که روزی سلطان جنگل به بیماری سختی دچار شد و تصمیم گرفت جانشینی انتخاب کند. او از همه خواست تا صبح زود در بیشه جمع شوند. تمام حیوانات حاضر شدند اما زرافه دیرتر از بقیه رسید. وقتی شیر علت را جویا شد، دانست که زرافه به دلیل نجات گوسالهای که در چاه افتاده بود، دیر رسیده است. بنابراین شیر، زرافه را به دلیل فداکاریاش به عنوان سلطان جنگل انتخاب کرد و همهی حیوانات از این انتخاب خوشحال شدند.
کتاب آقا زرافه مهربون