«جریانهای سیاسی-مذهبی دورهی پهلوی دوم»، کتابی نوشتهی رسول جعفریان و جعفر شیرعلینیا است. این کتاب، به تحولات سیاسی و مذهبی پیش از انقلاب و در فاصلهی سالهای 1320 تا 1357 میپردازد. نویسندگان در نگارش این کتاب، به چگونگی شکلگیری جریانهای سیاسی-مذهبی در دورهی پهلوی دوم تمرکز کردهاند و به ورود روحانیان به کانونهای مبارزه و نقش آنان با تکیه بر مذهب در عرصهی فرهنگ و سپس سیاست، تأکید دارند.
این کتاب، مروری است بر تاریخ تحولات فرهنگی، با تأکید بر رخدادهای فرهنگی-سیاسی که در انقلاب اسلامی پایه و اساس قرار گرفته است. این اثر، در پاسخ به این پرسش نگاشته شده که با وجود نیروهای مذهبی، چه نوع تحولات فرهنگی در پسزمینهی انقلاب سیاسی ایران قرار داشته است.
در بخشی از متن کتاب آمده: «شاه که از نفوذ جریان جدید میان اقشار مختلف مردم آگاه بود کوشید با متهم کردن آن به کهنهپرستی و نشاندادن خود بهعنوان فردی پیشرو و متجدد، جریان اسلامی را از میدان به در کند. او در بیستوپنجم فروردین گفت: «ما کهنهپرستی و افکار ارتجاعی را از میان خواهیم برد.» فردای آن روز آیتالله خمینی در آغاز اولین جلسهی درسش گفت: «مردک باز دست از حرفهایش برنمیدارد و به افکار اسلامی نسبت کهنهپرستی و ارتجاعیت میدهد.» او در این سخنرانی اعلام کرد که دست همهی مراجع را میبوسد و به این ترتیب مراجع را متوجه اقدامات آتی جدیدش کرد. با این حال اعلامیهاش در سالگرد پانزده خرداد بدون امضای آقایان گلپایگانی و شریعتمداری و تنها با امضای آقایان نجفی، میلانی و قمی چاپ شد. در این اطلاعیه بار دیگر مسألهی اسرائیل مطرح شده بود. در هجدهم شهریور ۱۳۴۳ طی سخنرانی تند دیگری به حملات خود به شاه ادامه داد. بیستویکم مهر لایحهای در مجلس مطرح شد و بار دیگر مخالفت روحانیون را برانگیخت. آیتالله خمینی اعلام کرد که در چهارم آبان سخنرانی خواهد کرد. دولت، نمایندهای فرستاد تا او را از سخنرانی منصرف کند اما نپذیرفت. در این سخنرانی تاریخی دربارهی کاپیتولاسیون گفت: «اگر یک خادم آمریکایی یا یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد.» همین سخنرانی بود که سبب شد رژیم در سیزدهم آبان 1343 او را به ترکیه تبعید کند.»
کتاب جریان های سیاسی مذهبی دوره ی پهلوی دوم