«مهم ترین تفاوت فرقه با دین الهی، در کلیدواژه های «منطق درونی» و «منطق بیرونی» نهفته است. منطق درونی ناظر بر معیارهای برساخته ای ست که مورد تفاهم و مبنای گفت وگوی باورمندان و مومنان به یک فرقه است. فرقه گروهی ست که برای خود هنجارها و معیارهای اختصاصی ای دارد که درک و پذیرش این معیارها برای دیگران، خارج از فرقه، دشوار و بعضا ناممکن است اما در درون فرقه این معیارها به سادگی پذیرفته می شوند و اعضای فرقه با پذیرش و پایبندی به این هنجارها و معیارها خویش را در باور و رفتار در موقعیت یگانه و مشترک با یکدیگر می بینند؛ اما منطق بیرونی، مجموعه هنجارها و معیارهای پذیرفته شده از سوی تمام انسان ها، فارغ از هنجارها و باورهای خودساخته یا ارزش هایی خاص است.
در منطق بیرونی، گفت وگو و تفاهم بر اساس معیارهای عام انسانی و پای بندی به ارزش های مشترک فطری همگانی انجام می پذیرد وهرکس تلاش می کند تا ذهنیت خود را برای دیگری تصویرسازی و قابل فهم نماید. منطق بیرونی وابسته به عناصر هویت بخش هیچ یک از ادیان، فرقه ها، ایدئولوژی ها، مذاهب، اعتقادات قومی و نژادی و یا هر مکتب فکری و فرهنگی خاص نیست بلکه بر ارزش های مشترک انسانی، عقلانیت و قواعد فهم بین الاذهانی استوار است. بنابراین منطق بیرونی زبان گفت وگوی همۀ انسان هاست.