قرن بیستویکم، قرن جدایی انسانها از یکدیگر، قرن تنهایی و زوال روابط انسانی است که همۀ ما این را با تمام وجود تأیید و تصدیق میکنیم. کتاب «قرن تنهایی» اثر نورینا هرتز، تحلیلی روشنگر از اپیدمی فراگیر تنهایی است که میلیونها انسان را در سراسر دنیای امروزی تحتتأثیر خود قرار داده است و سعی میکند راهکارها و راهحلهایی برای مقابله با تنهایی ارائه کند. نورینا هرتز، نویسندۀ مشهور انگلیسی، برای نوشتن این کتاب دست به تحقیقات و مصاحبههای گسترده درخصوص موضوع تنهایی زده و تأثیر آن را بر جنبههای مختلف زندگی انسانها، منجمله سلامت، ثروت، شادی و دموکراسی را مورد بررسی قرار داده است.
نورینا هرتز در این کتاب استدلال میکند که تنهایی را نمیتوان صرفا بهعنوان یک مشکل شخصی یا روانی در نظر گرفت، بلکه تنهایی یک مشکل اجتماعی و سیاسی نیز هست که در قرن بیستویکم با همهگیری جهانی تشدید شده است و علت این تشدید را باید در ریشههای عمیقتر تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی و فرهنگی جستجو کرد. به عقیدۀ نویسنده، سه عامل اصلی در افزایش تنهایی در دهههای اخیر موثر بوده است: اولا ایدئولوژی نئولیبرالی که فردگرایی، رقابت، و مصرفگرایی را به جای جامعه، همکاری و شهروندی ترویج کرده است؛ دوم، انقلاب دیجیتالی که شیوههای ارتباطگیری، کار کردن و ورود ما به اجتماع را دگرگون گردانده و اشکال جدیدی از انزوا، احساس بیگانگی از دیگران و اعتیاد را برای ما به وجود آورده است؛ و سومین عامل از نظر هرتز، شهرنشینی و مهاجرت است که تنوع جامعه را افزایش داده و در نتیجه، حس تعلق و هویت را از بین برده است.
با اینحال نمیتوان کتاب «قرن تنهایی» را یک روایت بدبینانه نسبت به قرن بیستویکم دانست، چراکه نویسندۀ کتاب در عین نقد شیوۀ زندگی مدرن، به ارائۀ طیف وسیعی از راهحلها و راهبردها برای بازگرداندن ارتباطات اجتماعی و انسانی به حالت قبلی میپردازد. بهواقع این کتاب، راههای عملی و اخلاقی را برای استفاده از فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی برای تقویت روابط معنادارتر و کاملتر پیشنهاد میکند. درنهایت، نورینا هرتز کتاب خود را با فراخوانی برای یک قرارداد اجتماعی جدید، مبتنیبر ارزشهای همدلی، سخاوت و همبستگی به پایان میرساند که میتواند جوامع از هم گسیختۀ امروز ما را التیام بخشیده و ارتباطات انسانی معنادار را به زندگی ما بازگرداند.
کتاب قرن تنهایی