«تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستاننویسی معاصر» نوشتهی معصومه صادقی، کتابی است که با بررسی رمانهای «سووشون» اثر سیمین دانشور، «جای خالی سلوچ» نوشتهی محمود دولتآبادی و «آتش بدون دود» داستانی از نادر ابراهیمی، نگارششده است.
آنچه در این کتاب نویسنده در پی آن بوده است، کشف و بررسی تأثیر ادب کلاسیک فارسی در داستاننویسی معاصر، ضرورت آشنایی با ادبیات کلاسیک بهمنظور ارتقای داستاننویسی و نیز نقش آشنایی ادبیات کلاسیک در میزان موفقیت و ماندگاری آثار داستانی معاصر است که با شیوهای پژوهشی (توصیفی - تحلیلی) براساس بررسی آثار داستاننویسان معاصر و تجربیات آنان به آن پرداخته است.
این کتاب شامل چهار فصل است که در بخشی از کتاب «تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستاننویسی معاصر»، بهطور ویژه به سه رمان «سووشون»، «جای خالی سلوچ» و «آتش بدون دود» اختصاص دارد و به بررسی و تحلیل تأثیرات ادبیات کلاسیک فارسی در آنها میپردازد. در ابتدای هر بخش خلاصهای از رمان آمده است، سپس معرفی کوتاهی از رمان صورت میگیرد و مسائلی مانند زمان و مکان نگارش آن، اندیشه و موضوع غالب اثر، شیوهها و شگردهای بهکاررفته در آن بیان میشود. در این بخش نظرهای مختلف منتقدان دربارۀ اثر نیز آوردهشده است. سپس تأثیرات ادبیات کلاسیک فارسی در آنها بررسی میشود و تأثیرات زبانی، شگردی و اندیشهگانی هر یک از آثار با توجه به شواهد و نمونههای متعددی که از متن رمانها میآید، نشانداده شده و گاه با نمونههایی از متون کهن فارسی مقایسه میشود تا این تأثیرگذاریها و تأثیرپذیریها آشکارتر پدیدار شود.
براساس آنچه در این پژوهش بهدست آمده، از میان متون کلاسیک فارسی، هزار و یک شب، تاریخ بیهقی، شاهنامه، گلستان و بوستان، مثنوی معنوی، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، فرج بعداز شدت، تذکره الاولیاء، غزلیات حافظ، کلیله و دمنه، مرزبان نامه و سفرنامه ناصرخسرو آثاری هستند که تأثیر بیشتری برآثار داستانی معاصر گذاشتهاند. همچنین از بین داستاننویسان، محمدعلی جمالزاده، هوشنگ گلشیری، محمود دولت آبادی، سیمین دانشور، جلال آلاحمد، ابراهیم گلستان، نادر ابراهیمی، ابوتراب خسروی و غیره بیشترین تأثیر از ادب کلاسیک فارسی در آثارشان مشهود است. همچنین ادبیات کلاسیک فارسی هنوز و همچنان ظرافتهای ادبی بسیاری دارد که بازشناسی آن می تواند ما را در آفرینشهای ادبی تازه یاری کند.
کتاب تاثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر