دبیره یا خط؟ رسم الخط یا شیوه ی خط؟ شیوه ی خط یا شیوه خط یا اصلن شیوهی خت؟ و اصلن کدام خط؟ خط فارسی یا خط عربی؟ یک الفبای جدید یا الفبای لاتین؟ سجاوندی یا نقطه گذاری؟ نشانه گذاری یا علامت گذاری؟ سر همه چی دعواست. سلیقه ها مختلف است. اختلاف نظرها بیداد می کند. هر صاحبنظری و هر استادی شیوه خودش و رسم الخط خودش را دارد و نویسنده هایی سراغ داریم که رعایت یک شیوه ی خاص را چه در خط و چه در نقطه گذاری دون شأن خود می داند و مقام و منزلت نویسندگی را خیلی بالاتر از این حرفها می دانند و مقام و منزلت نویسندگی را خیلی بالاتر از این حرفها می دانند که به چنین جزئیات ریز و بی اهمیتی بپردازند. به تعداد صاحبنظران و استادان سلیقه و نظر وجود دارد و گوش کسی هم بدهکار بخشنامه ها و شیوه نامه هایی که تلاش می کنند یک سر و سامانی به این بگومگوها بدهند نیست. آیا این کتاب هم قرار است نظری به نظرها و سلیقه ای به سلیقه های موجود اضافه کند و به این جنگ و دعوایی که سالهای سال است که مغلوبه است دامن بزند؟
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
هدف اصلی برای اغلب داستان سرایان این است که کاری کنند مخاطبین، داستان آن ها را کامل بخوانند