کتاب مرد غیر قابل اعتماد

An Unreliable Man
کد کتاب : 12713
مترجم :
شابک : 978-6001761928
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 240
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

مرد غیر قابل اعتماد
An Unreliable Man
کد کتاب : 13694
مترجم :
شابک : 978-6002534385
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 280
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مرد غیر قابل اعتماد اثر یوستین گوردر

کتاب مرد غیر قابل اعتماد ،از نبوغ خلاق یوستین گوردر رمانی زیبا در مورد تنهایی و قدرت کلمات به دست آمده است.
جیکوپ مرد تنهایی است. وی که از همسرش جدا شده است ، و هیچ دوست دیگری به جز همراه همیشگی خود پله ندارد، زندگی خود را با شرکت در مراسم خاکسپاری افرادی که او نمی شناسد ، می گذراند و هویت خود را در شبکه ای از دروغ های زیاد پنهان می کند.
وی به مارپیچ های داستان گویی های دروغین اعتیاد پیدا کرده که از کنترل خارج شده اند . او مجبور می شود عشق و علاقه خود به زبان و داستان ها را با نیاز خود به ارتباطات انسانی آشتی دهد.

در بخشی از کتاب می خوانیم:

گرچه اسلو شهر کوچکی است و حتی نروژ هم کشور کوچکی است. برایم عجیب بود که چرا من باید دوباره، یکی از آن ها را فقط در مراسم خاکسپاری می دیدم. این چهارمین بار بود که چنین اتفاقی می افتاد.

شاید هم قطعات این پازل داشت در جای خودش قرار می گرفت. و من باید هر کدام از فرزندان و خانواده هایشان را در مراسم خاکسپاری جداگانه ای ملاقات می کردم. اول، ماریانه، اسور و ایلوا در مراسم آندرینه. بعد جان پیتر و لیسا و فرزندانش در مراسم رونار و حالا لیوبریت و ترولز و دو دخترش.

آیا گره های پنهانی بین من و خانواده ی لوندین وجود داشت.

کتاب مرد غیر قابل اعتماد

یوستین گوردر
یوستین گوردر، زاده ی ۸ اوت ۱۹۵۲، نویسنده ی نروژی و معلم فلسفه است. عمده ی شهرت او به خاطر نگارش کتاب آموزش فلسفه در قالب داستان با عنوان دنیای سوفی است.او رمان نویس و خالق داستان های کوتاه است که بیش تر دارای اطلاعات فلسفی برای مخاطبین جوانش می باشد. یوستین گوردر در رشته ی فلسفه، الهیات، و ادبیات از دانشگاه اسلو فارغ التحصیل شد و سپس به مدت ده سال به تدریس «تاریخ عقاید» در دبیرستان ها پرداخت. او در حال حاضر به عنوان نویسنده در کنار همسر و دو پسرش در اسلو زندگی می کند. رمان معروفش به نام دنیای...
قسمت هایی از کتاب مرد غیر قابل اعتماد (لذت متن)
در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۱، من دوباره در مراسم خاکسپاری بودم. این مراسم در کلیسایی که بیش از صد سال قدمت دارد و در وست گراولند واقع شده برگزار شد. و بعد از خاکسپاری، تو را در مراسم یادبود، ملاقات کردم. اگنس، ما هرگز قبلا همدیگر را ندیده بودیم. اما حتی در کلیسا هم وقتی تو را دیدم، با خودم گفتم این باید خواهر گرته سسیلی باشد چون چشم های تو هم مثل چشم های او برق می زد. در آن مراسم هم دوباره تعدادی از اولاد و نوادگان اریک لوندین حضور داشتند. این بار با لیوبریت و پسر عمویت ترولز و دخترهایشان تووا و میا روبرو شدم. آن موقع نمی دانستم که تو چه ارتباط نزدیکی با آن ها داری. تووا همان دختری بود که به زیبایی، ده سال پیش در مراسم یادبود پدربزرگش ترانه خوانده بود. میا که در آن زمان دختر پانزده ساله ی لاغر و درازی بود، حالا زن بیست و پنج ساله شیک و مرتبی شده بود. حتی می توانم بگویم از تووا که پنج سال از او بزرگ تر بود، هم زیباتر و جذاب تر بود و در یک بنگاه املاک کار می کرد. اگر قرار بود من شغلش را حدس بزنم به احتمال زیاد شغل کاملا متفاوت دیگری را برایش در نظر می گرفتم. او سیبی بود که بسیار دورتر از درخت ایگدراسیل بر زمین افتاده بود. اما مطمئنم با ظاهری که داشت کار خرید و فروش خیلی از خانه ها را راحت تر می کرد.