به خاطر علاقهی فراوانی که به احمد محمود داشتم این کتاب رو با ذوق و شوق فراوان تهیه کردم به امید اینکه فرزند استاد نشانی از پدر برده باشد و شاهد کتابی جذاب در مورد خانواده و شخص نویسندهی محبوبم باشم اما متاسفانه دریغ از ذره ای استعداد نویسندگی در ایشان. به هیچ وجه غرض ورزی خاصی نسبت به خانم اعطا ندارم اما نوشتار ایشان واقعا فاجعه بود و بهم ریختگی جمله بندی به شدت تو ذوق میزد. البته گمان میکنم خانم اعطا میخواستن سبک نوشتاری خودشون رو به وجود بیارن که به نظرم به هیچوجه موفق نبود. اسم کتاب کاملا نادرست انتخاب شده چون این کتاب بیش از آن که در مورد محمود باشد در مورد خود شخص خانم اعطاست و احمد محمود انگار صرفا شخصیتی فرعی ست که هرگاه نویسنده خواسته از پدر روایت کند ظاهر میشود. در نهایت به عقیدهی من این کتاب بیشتر جنبهی دفترچه خاطرات دختر آقای نویسنده رو داره. صرفا یک دفترچه خاطرات شخصی بدون ذره ای ذوق و قریحهی نویسندگی از روزمرگیهای دختر یک نویسندهی بزرگ
کتاب روزمرگی جالبی بود.کاملا میشه فهمید تحت نظر یک نویسنده بزرگ شدن .قلم خوبی دارنو