کتاب آهو

Ahoo
یک داستان عاشقانه
کد کتاب : 130569
شابک : 978-6222674359
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 209
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب آهو اثر هادی غلام دوست

کتاب پیش رو روایتگر یک داستان عاشقانه است که با متنی پرکشش و جذاب خواننده را به خود مشتاق میکند و تا پایان با خود همراه میسازد.

کتاب آهو

قسمت هایی از کتاب آهو (لذت متن)
چه شده آهوی چشم زیبای من؟ _ آهو! چه اسم قشنگی! _ به تو نگفتم؟ نگفتم چه خوابی دیدم؟ خواب دیدم در پی شکار آهویی بودم. آهو مرا دنبال خود کشاند و کشاند و برد به راهی که خودش می خواست. من هم دنبالش کردم. وقتی دیگر چیزی نمانده بود دستم به او برسد ناگهان به شکل ماه دختی زیبا درآمد و پری وار به آسمان رفت و من ماندم معطل. من ماندم دست خالی. نمی دانی چه چشم های قشنگی داشت آن آهو‍. مثل چشم های تو زیبا و مهربان. می خواهم از این به بعد تو را آهو صدا کنم، آهو. _ آهو؟ _ آره آهو. تو مثل آهو قشنگی، و پاک و معصوم و بی گناه. ماه منظر نگاهش می کرد و حرفی نمی زد. چشمانش پر از اشک بود. دلشوره رهایش نمی کرد. _ به مادر گفتم اسم تو را بگذارد آهو. همیشه در خانه آهو صدایت کند. همان طوری که وقتی عروس به خانۀ بخت می رود، خانوادۀ شوهر نام جدیدی بر عروسشان می گذارند و اهل خانه تا آخر عمر با همان اسم صدایش می کنند. به مادر گفتم وقتی تو به خانۀ ما پا گذاشتی نامت را آهو بگذارد، آهو، ماه منظر. مهرعلی کمی فکر کرد و بعد گفت: _ خنده های پای آن درخت بادام یادت هست؟ همیشه از خنده هایت خوشم می آمد.