1. خانه
  2. /
  3. کتاب غریبه در شهر

کتاب غریبه در شهر

3.7 از 1 رأی

کتاب غریبه در شهر

Strangers in the city
انتشارات: نگاه
٪15
325000
276250
معرفی کتاب غریبه در شهر
"غریبه در شهر" رمانی است با پس زمینه ی تاریخی به قلم "غلامحسین ساعدی" که حوادث سال 1288 شمسی را مورد توجه قرار داده است. سالی که تبریز توسط قوای روس اشغال شد و داستان "غریبه در شهر" نیز، در همانجا اتفاق می افتد. این اثر از "غلامحسین ساعدی"، که بیشتر با نمایش نامه ها و فیلم نامه های درخشانش شناخته می شود، آخرین رمانی است که به قلم وی نوشته شد و با پرداختن به برهه ای از تاریخ ایران که درگیر جنگ جهانی بوده، هم یک اثر تاریخی و هم یک داستان اجتماعی به شمار می رود.
"غریبه در شهر" قصه ی روزهایی است که شایعه ی از بین رفتن ستارخان، سردار ملی ایران، بر سر زبان ها افتاده و از طرفی گفته می شود که قرار است عموی او، با نام امامقلی، قیامی را ترتیب دهد. از یک سو روس ها در صدد سرکوب خیزش مردمی هستند و از سوی دیگر مردم، شخصیت امامقلی را باور ندارند و فکر می کنند نام او تنها یک شایعه است که بر سر زبان ها افتاده است. در این بین حضور یک "غریبه در شهر" به اسم حیدر، توجه همه را به خود جلب می کند.
از آن جایی که "غلامحسین ساعدی" عمدتا یک نمایش نامه نویس و فیلم نامه نویس است، استفاده ی مناسب و به جا از دیالوگ ها، از فنونی است که وی در آن بسیار چیره و زبردست بوده و در رمان "غریبه در شهر" نیز این مهارت کاملا به چشم می خورد. شخصیت پردازی این رمان بسیار ملموس است و داستان از آهنگ و طنین دلپذیری برخوردار است؛ به نحوی که پس زمینه ی تاریخی رمان نه تنها خسته کننده نیست، بلکه توجه خواننده را بیش از پیش به تاریخ کشور جلب می کند.
درباره غلامحسین ساعدی
درباره غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی (زادهٔ ۲۴ دی ۱۳۱۴، تبریز – درگذشتهٔ ۲ آذر ۱۳۶۴، پاریس) با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز می‌نوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامه‌نویسان زبان فارسی به‌شمار می‌رفت.
ساعدی در ادبیات و اندیشهٔ سیاسی از پیروان جلال آل احمد به‌شمار می‌رفت؛ و از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست.

ساعدی در زمینه‌های مختلف ادبی از جمله داستان‌نویسی، نمایش‌نامه‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی فعالیت داشت. از آثار برجسته او می‌توان به نمایش‌نامه «چوب به‌دست‌های ورزیل» و مجموعه داستان «عزاداران بیل» اشاره کرد. فیلم‌های مشهوری مانند «گاو» و «دایره مینا» بر اساس نوشته‌های او ساخته شده‌اند. وی همچنین از بنیان‌گذاران کانون نویسندگان ایران بود و در شب‌های شعر گوته در پاییز ۱۳۵۶ به عنوان سخنران اصلی حضور داشت.

ساعدی به عنوان نویسنده‌ای صاحب سبک در ادبیات ایران شناخته می‌شود. آثار او ترکیبی از واقع‌گرایی اجتماعی و عناصر وهم‌آلود است که به ایجاد فضایی تلخ و مرموز منجر می‌شود. او با استفاده از واقع‌گرایی جادویی، واقعیت‌های اجتماعی را با عناصر خیالی در هم می‌آمیخت تا به عمق مسائل جامعه نفوذ کند. نثر او محاوره‌ای و عامیانه است که با بهره‌گیری از لغات و اصطلاحات محلی، به شخصیت‌ها و دیالوگ‌هایش زندگی می‌بخشد. این سبک نوشتاری به او امکان می‌داد تا با زبانی ساده و قابل فهم، به نقد مسائل پیچیده اجتماعی و فرهنگی بپردازد. 

ساعدی در خلق دیالوگ‌های زنده و پویا مهارت داشت و از آن‌ها برای پیشبرد داستان و تعمیق شخصیت‌ها بهره می‌برد. تجربیات او به عنوان روان‌پزشک نیز در آثارش منعکس شده و به تحلیل روان‌شناختی شخصیت‌ها کمک می‌کرد. فضاسازی‌های او اغلب تلخ و بر مبنای فقر اقتصادی و فرهنگی است که به ایجاد حس همذات‌پنداری در خواننده منجر می‌شود. 



قسمت هایی از کتاب غریبه در شهر

سیل جمعیت یک مرتبه از حرکت بازماند و سکوت غریبی بر همه مسلط شد، مردم با تعجب همدیگر را نگاه کردند و بعد عده ای سرک کشیدند. چند صدا از گوشه و کنار بلند شد: «چه خبره، چه خبره؟» همهمه از اول صف بلند شد و آرام آرام به گوش همه رسید» «سالدات! سالدات!» رعب و وحشت همراه با آشفتگی و شجاعت در صورت ها دیده می شد، تا این که مرد جوانی خود را از درختی بالا کشید و با صدای بلند داد زد: «چند گروه سالدات سر کوچه ی لک لر جمع شدن!» مرد لاغری که علم بزرگی به دوش داشت جواب داد: «جمع بشین! دیگه کار از کار گذشته.» و کسی به اعتراض او توجه نکرد، مردی که بالای درخت رفته بود گفت: «از هر جا بریم، نمی تونیم به شاوه برسیم، سالدات ها و قره سوران ها سر تمام گذر هستند.» چند نفر پرسیدند: «پس چه کار کنیم؟» یکی از طلاب داد زد: «ما دیگه به مدرسه برنمی گردیم!» و ناطق جواب داد: «بریم مسجد شیخ ابولحسن.» و جماعت به طرف کوچه دیگری راه افتادند، عده ای پیشاپیش می دویدند، زن ها پشت بام ها جمع شده بودند و گریه می کردند و سر تکان می دادند. سر یک چهارراه دوباره مجبور شدند بایستند، کالسکه ای رد شد و از پشت پنجره، صورت تر و تمیز مرد پا به سالی پیدا شد که با حیرت و تعجب جماعت را نگاه می کرد. آن هایی که جلو صف بودند پرسیدند: «این دیگه کی بود.» علی اکبر با صدای بلند در جالی که مشت های گره کرده اش را بالا برده بود داد زد: «معلومه که کیه، ارفع الدوله خائن! داره می ره سراغ ینه رال که سور و سات برقرار کنه.» یک نفر داد زد: «پدر سگو باید کشت.» نفر دوم گفت: «به تلافی خونش تمام مردم شهرو می کشن. همه جا رو به آتش می کشند» چند تا از بچه ها خم شدند و چند تکه سنگ برداشتند و به طرف کالسکه پرتاب کردند، کالسکه به سرعت دور شد و بچه گربه ی ولگردی را زیر چرخ های خود له کرد.

مقالات مرتبط با کتاب غریبه در شهر
مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران
مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب غریبه در شهر"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

داستان جالبی بود یکم اسم‌ها زیاد بود ولی بطن کتاب فقط میخواست یچیزی رو بگه اینکه اینقدر دنبال یه منجی نباش گاهی اوقات حتی خودت میتونی منجی باشی

1403/03/03 | توسطشادی ایزدی
0
|

داستان پیروزی بر دشمن به رهبری کسی که اصلا وجود خارجی نداشت بیشتر انگار اون افراد نیاز داشتند حس کنند که رهبری دارند و کسی هست که میتونه بهشون خط بده و متحدشون کنه در حالی که بدون اون آدم خودشون میتونستند همه کار بکنند

1401/06/20 | توسطImfarza
0
|

داستان بسیار گیرا و جالبی داره حتما پیشنهاد میشه

1401/01/01 | توسطآرش ایجاد
1
|

داستان این کتاب مربوط به زمانی هست روس‌ها قصد اشغال تبریز را دارند. نویسنده به خوبی به شرح ان دوران و دلاوری‌های ستارخان و باقرخان در تبریز میپردازه.

1399/07/26 | توسطسمیرا ستوده
7
|