عافیت گاه، که تاریخ نگارش سال 57 را برخود دارد، احتمالا آخرین فراوردة اشتغال خاطر ساعدی از دنیای «اهل هوا» است، که چندان پرورده نشده است و اثر دست یک سیاح مجذوب را بر خود دارد، البته با نگاه همان آدم دلسوز و علاقه مند به نفسانیات. مایة اصلی فیلم نامه بر پایة سفر وهم آمیز فردی به نام دکتر جمشید تهرانی به روستاهای سواحل جنوب دریای فارس تنظیم شده است. بنا به معرفی نویسنده، دکتر تهرانی یک جامعه شناس پنجاه ساله است، با «ادا و اطفار خرده بورژوای غرب زده» که ظاهرا کنجکاو است ولی در بطن کنجکاوی او چیزی جز فضولی نیست. مرد رند، چاخان، حراف و قاضی است. به رغم میل خود، به توصیة مبهم اداره ای که در آن شاغل است، سفر به صفحات جنوب را آغاز می کند، تا دربارة «پروژة ادغام استانداردیزاسیون سنتتیک» تحقیق کند؛ پروژه ای که در متن فیلم نامه هیچ توضیحی در باب آن داده نمی شود.
کتاب عافیتگاه