1. خانه
  2. /
  3. کتاب عیار تنها

کتاب عیار تنها

4.5 از 3 رأی

کتاب عیار تنها

Only Content
٪15
80000
68000
معرفی کتاب عیار تنها
"عیار تنها" فیلمنامه ای است به قلم "بهرام بیضایی" که در روزگاران هجوم مغول ها به ایران اتفاق می افتد و ماجراها در خراسان و خوارزم رخ می دهد. یک پیرمرد مشغول چال کردن گنج خود در ویرانه ای است که چشمش به "عیار تنها" و زخمی می افتد. او ابتدا از اینکه به دست وی کشته شود می ترسد اما سپس او را به خانه برده تا زخمش را ببندد و نجاتش دهد. عیار که بازمانده ی جنگ با مغول هاست در سرگردانی به سر می برد اما در حق پیرمرد جفا کرده و بعد از طمع و دست درازی به دختر و گنج پیرمرد، از خانه ی او فرار می کند. دختر پیرمرد هم که نمی تواند در خانه بند شود، به دنبال او می رود و دیری نمی پاید که سپاهیان مغول به خانه ی پیرمرد ریخته و همه چیز و همه کس را با آتش وحشیگری خود می سوزانند. دیگر هیچکس برای دختر نمانده و او همراه عیار رهسپار جاده ها می شود.
اتفاقات زیادی در این مسیر برای دختر و "عیار تنها" که حالا دیگر تنها نیست می افتد و آن ها به هر آبادی و شهری که می روند، به بقیه اطلاع می دهند که لشکر مغول در پیش است و شهرها را یک به یک تاراج کرده است. از هر شهری که عبور می کنند، تیغ شمشیر مغول در پس آن ها خون ملت را می ریزد و شهر را ویران می کند. اما آن ها همینطور به راه خود ادامه می دهند و امید دارند که از چنگال سپاه خونریز مغول برای همیشه بگریزند. اینکه "بهرام بیضایی" چه سرنوشتی برای آن ها رقم زده را در فیلمنامه ی جذاب و درگیر کننده ی "عیار تنها" بخوانید.
درباره بهرام بیضایی
درباره بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏
خانواده‌اش اهل کاشان و آن‌گونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامه‌های تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ می‌باشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامه‌های تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانواده‌اش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.‏
فعالیت سینمایی را با فیلم‌برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف می‌باشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلم‌های خود با مشکلات و سنگ اندازی‌های بسیاری روبرو بوده‌است. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساخته‌است و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد. 
قسمت هایی از کتاب عیار تنها

عیار با شمشیر و تیردان و کمان مغول، و چنته ی خوراک او پیدا می شود. دختر: (رنگ برگشته و لرزان) اینطوری ور نمی افتند .. (از خشم صدایش در نمی آید) اینطوری ور نمی افتند! عیار تکه نانی از چنته ی مغول به او می دهد. عیار: خوشمزگی اش مال گرسنگی ماست! دختر: خیلی جوان بود؛ بچه سال. شاید مادری داشت که دلش همراه او بود. شاید آرزوها داشت عیار: (در حال خوردن) کی آرزو داشت؟ دختر: جوانک مغول، که کشتی؛ آرزو داشت _ نه؟ عیار: من چه بدانم؟ من که نمی شناختم.

شحنه: چیست ای خلق که در هم افتاده اید؟ اگر تیغتان هست به روی مغول بکشید! این آتش خاموش! و شما سلاح بردارید ؛ دشمن به شمشیر می رانند نه رجز! پیر: باورهای ما به محکمترین دعاها برآمده ، باکی نیست. شحنه ها: ای پدر، مغول نیز با خود دعا و تعویذ ترا دارد و بر آن اضافه تر شمشیر.

مقالات مرتبط با کتاب عیار تنها
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

نظر کاربران در مورد "کتاب عیار تنها"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

عیار خودش مغوله یا ایرانی؟

1402/10/17 | توسطکاربر سایت
0
|

اوایلش خیلی خوبه ولی آخرش میشه مثل رمبو !

1399/07/09 | توسطSiavash Vasheghani
0
|