کتاب ضحاک

Zahak
کد کتاب : 13351
شابک : 978-9643518943
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1998
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

معرفی کتاب ضحاک اثر غلامحسین ساعدی

"ضحاک" نمایش نامه ای است از "غلامحسین ساعدی" که وی آن را براساس همان داستان معروف "ضحاک" در شاهنامه در پنج پرده و چهل و دو صحنه به رشته ی تحریر درآورده است. یکی از روش های قابل توجه خوانش آثار ادبی، روش اسطوره سنجی است که طی آن نویسندگان به بازآفرینی داستان های اساطیری پرداخته یا به نحوی از آن ها بهره جسته اند. در برخی از موارد نویسنده با ارزیابی نمادها، روانشناسی اثر و در نهایت خوانش اسطوره ای آن، علاوه بر اینکه اساطیر موجود در آن داستان را شناسایی می کند، خود نیز وجوه جدیدی به آن افزوده و به بازآفرینی قصه می پردازد. "ضحاک" از "غلامحسین ساعدی" یکی از موارد بازآفرینی اساطیری است که تا حد زیادی به داستان اصلی شاهنامه وفادار بوده و در عین حال یک خوانش نو از این قصه ارائه می کند.
داستان های اساطیری نیز به اندازه ی سایر آثار ادبی و در مواردی حتی بیشتر، نقش برجسته ای در شکل گیری و اعتلای فرهنگی جوامع دارند و "غلامحسین ساعدی" هم از آن دسته نویسندگانی است که در آثار خویش، به ویژه در نمایش نامه ی پیش رو، توجه خاصی به اسطوره های فرهنگی خود داشته است. تغییراتی که نویسنده در این اقتباس اعمال کرده، حذف مواردی فراطبیعی و غیرواقعی از سطوح داستان بوده و حتی مارهای مشهور ضحاک و بوسه ی اهریمن هم به جای نمود فیزیکی، در ذهنیت مشوش ضحاک حضور دارند. "غلامحسین ساعدی" عناصر داستان را در خدمت روایت خود به کار می گیرد و به همین سبب حذف شدن سایر شخصیت های داستان از اقتباس پیش رو، خللی به روند نمایش نامه ی "ضحاک" وارد نمی کند.

کتاب ضحاک

غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی (زادهٔ ۲۴ دی ۱۳۱۴، تبریز – درگذشتهٔ ۲ آذر ۱۳۶۴، پاریس) با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز می‌نوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامه‌نویسان زبان فارسی به‌شمار می‌رفت.ساعدی در ادبیات و اندیشهٔ سیاسی از پیروان جلال آل احمد به‌شمار می‌رفت؛ و از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست.
قسمت هایی از کتاب ضحاک (لذت متن)
جمشید : اول امیدواری زیاد من کار را خراب کرد . ضحاک : امیدواری به چی ؟ جمشید که دنیا هر چیز سالم و تازه را خیلی راحت می پذیرد . ضحاک دوم؟ جمشید : اعتماد به دیگران. ضحاک: اعتماد به کی ها؟ جمشید: به اونهایی که تمام شبانه روز مثل پروانه دوروبر من می گشتن . ضحاک: کی ها بودن ؟ جمشید همونایی که الان دوروبر تو هستن.