کتاب رودی به نام زمان

A River Called Time
  • 15 % تخفیف
    240,000 | 204,000 تومان
  • موجود
  • انتشارات: افق افق
    نویسنده:
کد کتاب : 130757
مترجم :
شابک : 978-6223320798
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 232
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب رودی به نام زمان اثر میا کوتو

«رودی به نام زمان»، رمانی نوشتهٔ میا کوتو است. این رمان‌ گزارش مرگ ‌انسانی پیر و زندگی ‌خانواده‌ای بزرگ را روایت می‌کند. «رودی به نام زمان»، از زوایای مختلف ازجمله زاویه‌دید فرد متوفی و جنازه‌اش روایت می‌شود. زمان روایت‌ها هم خطی و پشت هم نیستند، بلکه زمان در این اثر به‌هم‌ریخته است. حالات آدم‌های قصه، افسون‌شده و چیزها و اشیای درون اتفاقات هم منفرد هستند. در این‌قصه اجداد خانواده بزرگ، ساکن عالم برزخ هستند؛ جایی‌که نازاده و مرده‌زاده‌ها و زامبی‌ها جولان می‌دهند. راوی اصلی داستان این‌کتاب، ماریانو، نوهٔ خانواده است که از شهر فراخوانده می‌شود تا پدربزرگش را در ‌جزیره به خاک بسپارد و به همین‌دلیل، از تحصیل بازمی‌ماند.
این رمان ۲۲ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «در شامگاه زمان»، «نام برانگیخته زندگانی»، «ملافهٔ عشق»، «اولین نامه‌ها»، «پیش‌گویی مرگ پدر فناناپذیر»، «ایزد و ایزدان»، «یک خر اسرارآمیز»، «بوی عشقی غایب»، «بوسهٔ مرده در مرگخواب»، «سایه‌های دنیای بی‌نور»، «شک‌های شدید، زن‌های پرشور»، «دیدار با گورکن»، «گردی بس سفید»، «خاک نفوذناپذیر شد»، «رویا»، «عقاید یک جانور»، «در زندان»، «شعله بر آب»، «یونیفرم برگردانده می‌شود»، «افشای راز»، «لطافت باران» و «واپسین نامه».
میا کوتو در این کتاب خواننده را به جزیره‌ای می‌برد که گذشته، حال و آینده در آن دوشادوش یکدیگرند و مرده، حضوری پرهیاهو دارد.
در بخشی از متن کتاب آمده است: «پدرم به شهر آمده بود تا از برادر خود، اولتیمیوی اکنون ثروتمند، کمک بخواهد. نمی‌توانم تصور کنم دقیقا از او چه می‌خواست: شغل، کسب‌وکار یا قوم‌وخویشی که راهش را هموار کند. می‌دانم که اولین بعدازظهر به دیدن عمو اولتیمیو رفت. هیچ‌کس نمی‌داند چه حرف‌هایی با هم زدند، اما هرچه شد، دل پدرم از آن پس شکست. آخرین در به‌شدت در درونش بسته شد. وقتی به خانه‌ای که در آن اقامت داشتم رسید،‌ لب دوخت و ساکت ماند. چندین و چند روز، در اتاق را به روی خود بست. تقریبا محال شده بود که هریک زندگی مستقلی داشته باشیم. از یکدیگر دوری می‌کردیم؛ هر وقت یکی بود، دیگری نبود. یک‌بار گفت می‌رود سراغ خانواده لوپز، پدر و مادر تعمیدی پرتغالی من. اما خیلی دیر بود. پدرم نمی‌دانست آن‌ها به پرتغال برگشته‌اند. می‌گفتند با رژیم جدید سر سازگاری نداشتند. هیچ‌کس از دلایلی خصوصی‌تر خبر نداشت. وقتی پیش خانواده لوپز بودم، می‌دیدم که دونا کنیسه‌سائو در هر فرصت برمی‌گردد به جزیره. هرگز عذر و بهانه کم نبود: تازه برگشته بود که باز سوار کشتی مسافربر می‌شد و از عرض رود راهی لوار‌دو‌چائو می‌شد.»
آنتونیو امیلیو لیته کوتو، که با نام میا کوتو شناخته می‌شود، متولد ژوئیه ۱۹۵۵ در موزامبیک است. او از نویسندگان سفیدپوست این‌کشور است و جایزهٔ ادبی کاموس یعنی مهم‌ترین جایزه ادبی پرتغالی را در کنار جایزه نیواشتات انترناسیونال در کارنامه دارد. او پسر یکی از مهاجران پرتغالی است که در دههٔ ۱۹۵۰ به این‌کشور کوچ کرده بود. میا کوتو در ۱۴ سالگی، برخی از اشعارش را در روزنامه محلی چاپ کرد.

کتاب رودی به نام زمان

میا کوتو
میا کوتو از نویسندگان سفیدپوست موزامبیکی است و تا کنون جوایزی چون کاموس، مهم‌ترین جاویز ادبی زبان پرتغالی و نیواشتات انترناسیونال را دریافت کرده است.