چانهام لرزید. دوست داشت به پای پرند بیوفتم و از او بخواهم اینطور با زبان کودکانهاش روح و روانم را به بازی نگیرد. به یادم نیاورد چقدر آدم پست و حقیری هستم، به رخم نکشد که کینه و انتقام همهی وجودم را به سیاهی کشانده بود.
(برگرفته از متن ناشر)
درباره غزل پورنسایی
غزل پورنسایی متولد سال شصت و سه تهران و ساکن بندرانزلی است. وی دانشجوی ترم شش دکترای تخصصی روانشناسی تربیتی، مدرس و مشاور دانشگاه، روانشناس و پژوهشگر می باشد. از او کتاب های به خاطر لیلا از نشر برکه خورشید. درباره زنی تنها که گذشته ی خود را مرور می کند چاپ شده است.