مرده ها با گورهایشان مرگ را به رخ ما می کشند.اما این ما هستیم که نمی بینیم.آیندگان هم روی سنگفرش استخوان های ما قدم بر می دارند در حالی که هنوز عطش خواستن انسان خاموشی نیافته و از عصیانگری اش کاسته نشده.
هامون فراموش نکن درون انسان ها بزرگترین میدان جنگ آفرینش است.جنگی که یا با مرگ به پایان می رسد یا با عشق.
چرا که عشق نردبان آسمان هاست؛ و جنگ و خونریزی روش آنان که به دام زمین خاکی گرفتارند.عشق خطی بر روی همه تناقضات و محال ها و ناممکن هاست.عشق انعکاس تمام پاکی های توست در دیگری تو.
در میان پهنای لایتناهی هستی قلب عاشق تنها مکانی است که می تواند تناقض ها را در یکجا جمع کند.در مقابل ظالم به اندازه یک سرباز جنگی،محکوم و بی رحم و در مقابل مظلوم به قدر یک گل فروش ،بخشنده و مهربان.
کتاب وقتی خدا می نوازد