آنچه در شامگاه عهد ساسانی بر ایران گذشت، تا حد زیادی از بحران سیاسی در ساختار قدرت این نظام از بدو تأسیس نشئت می گرفت و بازتاب و نتیجهی عملکرد شاهان ساسانی در طول حکومت، بهویژه دوران اوج اقتدار آنان، یعنی عصر اصلاحات انوشیروان، بود. نظام مبتنی بر تمرکز در دین و سیاست، که ویژگی اصلی و نمایان دولت ساسانی در قیاس با اسلاف خود محسوب می شد، اگرچه در حفظ مرزها و در نتیجه استقلال سیاسی ایران در میان دشمنان شرقی (هیاطله و ترکان) و غربی (رومیان) نقش مهمی داشت، در سقوط و اضمحلال ایشان نیز مهم ترین عامل بود. ... تشکیل دولت ساسانی، که خود پاسخی به بحران های ایجادشده در اواخر عهد اشکانی بود، بهواسطهی سیاستگذاری های خاص، به ظهور بحران های جدید در زمینه های سیاست، اجتماع و مذهب انجامید که دورهی پادشاهی "قباد" نقطهی اوج آن بود.
کتاب ایران در آستانه سقوط ساسانیان