کتاب «پیشه دربه دری» را حسن میرعابدینی نوشته است. او در این اثر به زندگی و آثار «بزرگ علوی»، نویسنده ی تاثیرگذار معاصر پرداخته است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «مجموعه ی کلاسیک های ادبیات معاصر با این هدف شکل گرفته است که خواننده، در قالب کتابی موجز و از منظری انتقادی، با جنبه های گوناگون کار ادبی نویسندگان طراز اول ایران آشنا شود. در این رویکرد، به ویژه تأکید بر نوآوری هایی است که جواز ورود هر نویسنده به تاریخ ادبیات تلقی می شود. نخستین دفتر این مجموعه به جمال زاده اختصاص یافت و این دفتر ویژه ی بزرگ علوی است. علوی آورنده ی طرز تازه ای در داستان نویسی فارسی است اما دستاوردهای زیباشناختی اش، زیر غبار چپ گرائی دوخته شده بر قامت کار او، از نظر پنهان مانده است. حالا که طبل آن توفان ها از نوا افتاده است، جا دارد آثار او را جور دیگر بخوانیم تا راز نوگرائی نویسنده ای را دریابیم که از صناعت داستان معمایی برای آفریدن یکی از بهترین رمان های عاشقانه ی فارسی بهره برده است. تغییر نوع نگاه نویسنده به واقعیت، که در فضای ادبی هم روزگار او تازگی دارد، خصلتی مدرن به کار علوی می بخشد: نویسنده ای که می توانیم آثار او را از نو بخوانیم.» کتاب حاضر را نشر «چشمه» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
نیروی غریب این داستان را می توان در شور رمانتیکی دانست که از به هم آمیختگی طبیعت و وضع روحی چهره های داستانی ناشی می شود. نویسنده، با تمرکز بر آشفتگی طبیعت، برای نشان دادن تلاطم روحی شخصیت ها، ماجرا را پیش می برد و بر هول و ولای خواننده همراه با کشاورز آشفته ذهن می افزاید. جنگل طوفانی هم مکان رویدادهاست و هم زمینه ذهنی کنش های گیله مرد را می سازد. شیون زنی که از عمق جنگل به گوش می رسد، مایه تکرارشونده ای است که «چون یک موسیقی زیرزمینی… صحنه هارا قطع می کند یا به هم پیوند می دهد» (سپانلو، 1358، ص 30)؛ صدایی است که گیله مرد را به اقدام برای فرار و انتقام گیری برمی انگیزد.
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
کتاب خیلی جالب و خواندنی