ژیل دلوز، فیلسوف پست مدرن فرانسوی بود که از پیشگامان نحلۀ پست مدرنیسم به حساب میآید. کتاب «انسان و زمان آگاهی مدرن» او با زیرعنوان «درسگفتارهای ژیل دلوز دربارۀ کانت» بررسی ایدههای انقلابی امانوئل کانت، درباره زمان و سنتز (تألیف/ترکیب) است. دلوز پیشتر در کتاب «فلسفۀ انتقادی کانت» با فلسفه کانت درگیر شده بود و به تفسیر آن پرداخته بود. کتاب حاضر مجموعه سخنرانیهای او در دانشگاه ونسان است که حول محور مفهوم زمان و ترکیب در فلسفۀ کانت میگردد. دلوز ابتدا تغییر رادیکال کانت در درک زمان را برجسته میکند. به طور سنتی، زمان به عنوان تابع حرکت تلقی میشد، دیدگاهی که ریشه در فلسفه باستان و کلاسیک دارد. با این حال کانت این رابطه را معکوس می کند و معتقد است که حرکت وابسته به زمان است. این تغییر در نگرش، زمان را از یک مفهوم دایرهای که به چرخههای طبیعت گره خورده است، به یک پیشرفت خطی تبدیل میکند. دلوز از سه تألیف زمان که کانت برای شناخت انسان ضروری میداند سخن میگوید. تألیف اول شامل درک فوری ابژه است، جایی که ذهن دادههای حس را در تجارب منسجم ترکیب میکند. تألیف دوم به نقش حافظه و تخیل در بازتولید تجربیات گذشته اشاره دارد که امکان تداوم در ادراک را فراهم میکند و تألیف سوم شامل شناخت اشیا و رویدادها و ادغام آنها در یک درک کلی واحد است. به بیان دلوز، در همۀ این تألیفها که در نهایت منجر به شناخت تجربی آدمی میشوند، نقش زمان برجسته است. علاوه بر این، زمان در زیبایی شناسی استعلایی کانت نیز نقش به سزایی دارد، چراکه عمیقا تحت تأثیر شروط تحلیلی حس، یعنی زمان و مکان، قرار دارد. تحلیل استعلایی کانت نیز که به مقوله های فاهمه اختصاص دارد جز با شرط پیشینی زمان ممکن نیستند. قابل ذکر است که کار دلوز بین رشتهای است و از فلسفه، روانشناسی و زیباییشناسی استفاده میکند. همچنین تفسیر دلوز از کانت تفسیری بدیع است که در تضاد با تفاسیر سنتی از این فیلسوف بزرگ تاریخ فلسفه قرار دارد.
کتاب انسان و زمان آگاهی مدرن