1. خانه
  2. /
  3. کتاب افاضات همایونی

کتاب افاضات همایونی

پیشنهاد ویژه
3.9 از 1 رأی

کتاب افاضات همایونی

Efazat-e Homayouni
٪20
50000
40000
معرفی کتاب افاضات همایونی
{قصر سلطان ابن سلطان، تلخک در حالی‌که طبقی از غذا بر سر دارد وارد می‌شود، شاه و ملکه با خیزرانی و بادبزنی که در دست دارند به او ضرباتی وارد می‌کنند} شاه:تلخک ما را بخندان ملکه:آری ما را بخندان تلخک:نمی‌شود که هم کوفتتان را بیاورم و هم پشتک‌وارو بزنم که بخندید ملکه:اعلیحضرتا شنیدید چه گفت شاه: نمی‌تواند، من پدرش را در می آورم {تلخک طبق به سر به طرف میزی بزرگ که در دو طرفش دو تا صندلی است می‌رود} تلخک:قربان از آن همه پدر منظورتان کدامشان است شاه:(اردنگی به تلخک می‌زند و می‌خندد) ای حرام زاده ملکه:(می‌خندد) نطقش درآمد.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب افاضات همایونی" ثبت می‌کند