1. خانه
  2. /
  3. کتاب هدف، بامداد مقابل

کتاب هدف، بامداد مقابل

پیشنهاد ویژه
3.1 از 1 رأی

کتاب هدف، بامداد مقابل

Hadaf
انتشارات: آیدین
٪20
60000
48000
معرفی کتاب هدف، بامداد مقابل
کتاب حاضر، داستانی فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیت‌ها و توصیف عمیق‌ترین احساسات و افکار آن‌ها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنه‌ها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه می‌کند.
درباره عبدالمجید نجفی
درباره عبدالمجید نجفی
عبدالمجید نجفی فروردین ۱۳۳۸ در تبریز به دنیا آمد. دبستان حکمت و دبیرستان دهخدا او را تا سال ۱۳۵۶ رساند. در همین سال او وارد دانشگاه تبریز شد.
علاقه به مجله و کتاب و داستان مهر ۱۳۶۳ او را وارد کانون پرورش فکری کرد تا ۱۷ سال کنار کودکان و نوجوانان باشد. رمان برف آباد و مجموعه داستان کت پشمی همزمان سال ۶۸ از او منتشر شد. از نجفی تاکنون آثار متعدد رمان، مجموعه داستان، بازآفرینی از متون کهن فارسی منتشر شده، برخی آثار او جوایزی را به خود اختصاص داده است.
دوره کودکی یعنی دهه چهل. یعنی زمستان‌های سرد و برفی تبریز. و خانه مادربزرگ. با باغچه‌ها و سردابه و مطبخ و درخت عظیم توت. برخی شب‌های زمستان دور کرسی تنوره می‌نشستیم. تخمه بوداده و سنجد لبو هم هرازگاه. پدربزرگ عینک را می‌گذاشت بالای نوک دماغش و امیر ارسلان نامدار می‌خواند یا حسین کردشبستری. معجز هم می‌خواند و تولکی نین ناغیللری (قصه‌های روباه). و مادربزرگ قصه‌گوی ماهری بود. ملک محمد و ماه پیشانی و حسن کچل. بیرون باد بود و برف و صدایی که لای شاخه‌های درخت توت می‌پیچید...
اوایل دهه پنجاه نوجوان بودیم. کچل کفتر باز و تلخون و اولدوز و کلاغ‌های عموصمد. هرکدام یکی دوتومان و چه با ولع می‌خواندم. بعدش آل احمد بود و مدیر مدرسه و زن زیادی و اورازان و تک‌نگاری‌ها. و البته کرایه کتاب هم بود هر بیست وچهار ساعت دو ریال. کیهان بچه‌های آن روز گارهم بود. بعدش مجله دختران وپسران...یادش بخیر! چه روزگاری داشتیم. باهمین مجله‌ها تابستان‌ها ته بنبست شفائیه کتابفروشی باز می‌کردم و یکی دو ریال می فروختم به بچه‌های محل. این جوری کتاب و قصه و نوشتن شد سرنوشت من تا امروز.
دسته بندی های کتاب هدف، بامداد مقابل
قسمت هایی از کتاب هدف، بامداد مقابل

«باوجوداینکه صبح از راه رسیده بود. همان‌طور که پشت گردنش را می‌مالید، رفت طرف پنجره. تراکتوری کنار کپه‌ای پوشال خیس ایستاده بود و به نظر می‌آمد سال‌ها از جایش تکان نخورده است. درختان تبریزی آن‌سوی حصار در دل مه مثل نقاشی به نظر می‌رسید».

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب هدف، بامداد مقابل" ثبت می‌کند