1. خانه
  2. /
  3. کتاب راز خانه ی سه خواهرون

کتاب راز خانه ی سه خواهرون

3.9 از 1 رأی

کتاب راز خانه ی سه خواهرون

The Secret of Three Sisters' House
٪15
20000
17000
معرفی کتاب راز خانه ی سه خواهرون
سه جوان، مخفیانه از راه می رسند و مهمان خانه سه خواهرون می شوند و با آمدنشان، اتفاقات عجیبی رخ می دهد. بعد از ظهر یکی از روزهای بهاری، بهاره، دختری که پدرش راننده پدر این سه خواهر است، همراه با برادرش و از در وسطی وارد باغی می شود که پشت خانه سه خواهرون است و آنجا به رازهای وحشتناکی پی می برند. اما اختربانو، خواهربزرگ تر، او و برادرش را گرفتار می کند. ماجرای رهایی آنها ازآن محل مخوف همراه با گلبانو، خواهروسطی، حوادث پرکشش بعدی رارقم می زند.
درباره عبدالمجید نجفی
درباره عبدالمجید نجفی
عبدالمجید نجفی فروردین ۱۳۳۸ در تبریز به دنیا آمد. دبستان حکمت و دبیرستان دهخدا او را تا سال ۱۳۵۶ رساند. در همین سال او وارد دانشگاه تبریز شد.
علاقه به مجله و کتاب و داستان مهر ۱۳۶۳ او را وارد کانون پرورش فکری کرد تا ۱۷ سال کنار کودکان و نوجوانان باشد. رمان برف آباد و مجموعه داستان کت پشمی همزمان سال ۶۸ از او منتشر شد. از نجفی تاکنون آثار متعدد رمان، مجموعه داستان، بازآفرینی از متون کهن فارسی منتشر شده، برخی آثار او جوایزی را به خود اختصاص داده است.
دوره کودکی یعنی دهه چهل. یعنی زمستان‌های سرد و برفی تبریز. و خانه مادربزرگ. با باغچه‌ها و سردابه و مطبخ و درخت عظیم توت. برخی شب‌های زمستان دور کرسی تنوره می‌نشستیم. تخمه بوداده و سنجد لبو هم هرازگاه. پدربزرگ عینک را می‌گذاشت بالای نوک دماغش و امیر ارسلان نامدار می‌خواند یا حسین کردشبستری. معجز هم می‌خواند و تولکی نین ناغیللری (قصه‌های روباه). و مادربزرگ قصه‌گوی ماهری بود. ملک محمد و ماه پیشانی و حسن کچل. بیرون باد بود و برف و صدایی که لای شاخه‌های درخت توت می‌پیچید...
اوایل دهه پنجاه نوجوان بودیم. کچل کفتر باز و تلخون و اولدوز و کلاغ‌های عموصمد. هرکدام یکی دوتومان و چه با ولع می‌خواندم. بعدش آل احمد بود و مدیر مدرسه و زن زیادی و اورازان و تک‌نگاری‌ها. و البته کرایه کتاب هم بود هر بیست وچهار ساعت دو ریال. کیهان بچه‌های آن روز گارهم بود. بعدش مجله دختران وپسران...یادش بخیر! چه روزگاری داشتیم. باهمین مجله‌ها تابستان‌ها ته بنبست شفائیه کتابفروشی باز می‌کردم و یکی دو ریال می فروختم به بچه‌های محل. این جوری کتاب و قصه و نوشتن شد سرنوشت من تا امروز.
نظر کاربران در مورد "کتاب راز خانه ی سه خواهرون"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب برای من که عاشق فضاهای قدیم مثل خونه باغ‌ها عمارت‌های بزرگ زندگی مردم روستا با عادات عجیب و غریبشون هستم جذاب بود با اینکه نوع نوشتار روان و ساده نبود چندتا راوی داشت داستان از گذشته به حال و آینده پَرش داشت اما اونقدر فضاها قشنگ توصیف شده بود که در آنِ واحد که میخوندم تصویرش توی ذهنم ساخته می‌شد . برای کسانیکه دنبال هیجان و ماجراجویی و رازهای سربه مهر هستن توصیه میشه

1402/04/07 | توسطسولماز میرصمدزاده
0
|