کتاب «سرو، سپید...سرخ» رمانی نوشته جهانگیر شهلایی است. این رمان در دسته ادبیات تاریخی تقسیم بندی می شود. «سرو، سپید...سرخ» روایتی است از بیست و سه روز زندگی محمدعلی فروغی که به ذکاءالملک معروف است. در این بخش از تاریخ ایران که شهلایی آن را انتخاب کرده رویدادهای شهریور سال 1320 روایت می شوند و به نقش فروغی برای جلوگیری از ورود ایران به غلتیدن در جنگی ناخواسته پرداخته می شود. «سرو، سپید...سرخ» داستان روزهایی را روایت می کند که ایران به وسیله شوروی و انگلیس طی جنگ جهانی دوم اشغال شده است. محمدعلی فروغی شش سال است که به دلیل مغضوب بودن از سوی رضا شاه خانه نشین شده و از سیاست کناره گیری کرده است اما حضور نیروهای متفقین در ایران و شعله ور بودن آتش جنگ جهانی دوم، حکومت ایران را به سوی گرداب فروپاشی سوق می دهد و در این میان چاره ای نیست جز اینکه فروغی دوباره به سیاست بازگردد. او در بستر بیماری است اما بار دیگر به نخست وزیری انتخاب می شود تا ایران را نجات دهد. کتاب به همین حضور بیست و سه روزه فروغی بر مسند نخست وزیری ایران در شهریور 1320 و در زمان اوج بیماری می پردازد. البته فلاش بک های فراوانی هم در روایت گنجانده شده که زندگی گذشته محمدعلی فروغی را برای خواننده شرح می دهد. رو در رو شدن فروغی با رضاشاه نقطه اوج داستان است. نویسنده پیش از این مواجهه به این موضوع تاکید کرده که رضاشاه و فروغی هر دو عشق عمیقی به میهن دارند اما هر کدام روشی جداگانه برای حفظ سرزمین در پیش گرفته اند. شهلایی در بخش های فراوانی از کتاب به فشار وارده بر فروغی برای پذیرش دوباره نخست وزیری در شرایطی پرتلاطم اشاره کرده است.
کتاب به این موضوع می پردازد که چه می شد اگر محمدعلی فروغی سال 1320 به عنوان نخست وزیر ایران انتخاب نمی شد و پس از دوری از سیاست دوباره به عرصه بازنمی گشت.
کتاب سرو ، سپید... سرخ