رمان «رباتهای سپیدهدم» یکی از مجموعه رمانهای «آیزاک آسیموف» است که تحت عنوان داستانهای رباتیک طبقهبندی میشود.
آسیموف یکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات علمی تخیلی است که مرزهای این گونهی ادبی را جابهجا کرده است. مجموعهی رباتها که بهنوعی پیشگویی آسیموف در مورد هوش مصنوعی و آیندهی علم رباتیک در جهان است، افقهای جالبی از این حوزه را در پیش روی مخاطبان ژانر علمی تخیلی گشوده است.
در این مجموعه شاهد مراودات بین سیارهای هستیم که بین انسانها و رباتهای انساننما رخ میدهد. کارآگاه الایجا بیلی یکی از افراد محبوب این مجموعه است که به حلوفصل مناقشات و پروندههای جنایی در این مجموعه میپردازد.
زمان داستان در رمان «رباتهای سپیده دم» مربوط به هزار سال آینده است. شهر نیویورک تماما مسقف شده و سفرهای بین سیارهای بهعنوان اتفاقی معمول و عادی در جریان است.
ماجرای جدیدی که در این رمان رخ میدهد، انجماد ذهنی جاندر پانل، ربات انساننمای سیارهی آرورا است. انجماد ذهنی بهنوعی مرگ رباتیک شناخته میشود و کارآگاه بیلی بنا بر سابقهی درخشان خود در حل پروندههای پیچیده به این مأموریت اعزام میشود. دو پروندهی قبلی الایجا بیلی مربوط به قتل دکتر سارتون در شهرک فضایی زمین و دکتر دلمار در سیارهی سولاریا بوده است. در پروندهی جدید اما دیگر موضوع قتل یک انسان نیست و کارآگاه با قتل یک ربات روبهرو است. اتهامات این پرونده بر علیه دکتر فاستولف، دوست صمیمی کارآگاه بیلی است. اما شواهدی وجود دارند که فرضیهی قتل یک ربات به دست ربات دیگر را تقویت میکنند. در صورت تأیید این فرضیات تمام قوانین رباتیک مورد تردید قرار میگیرد چرا که شرط وجود رباتها تبعیت بیچونوچرا از قوانین بوده است. آسیموف در این اثر نظریهی استقلال رباتها از قوانین انسانی را مطرح میکند و تبعات ردشدن از خطوط قرمز اخلاقی را به تصویر میکشد. مطالعهی این اثر برای علاقهمندان به داستانهای علمی تخیلی توصیه میشود.
کتاب ربات های سپیده دم