تکان دهنده، خشن، هوشیارانه و مهیج.
داستان لومتر به دقت مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است، و قسمت عمده ی ارزشش در اصالت تاریخی آن نهفته است.
داستانی با ضرب آهنگ سریع و سرشار از پیچ و خم های داستانی.
زمین اطرافش همه جا می لرزد. خیلی دورتر، بالای سرش، جنگ ادامه دارد. خمپاره ها همچنان زمین را می لرزانند و زیرورو می کنند. آلبر با ترس و شرم چشمانش را باز می کند. شب است، ولی تاریکی کامل نیست. اشعه های بسیار کوچکی از نور سفیدگون روز به زحمت رخنه می کند: نوری پریده رنگ، با ورقۀ ناچیزی از زندگی.
چه مدت در این توازن ناپایدار که هوای نفس کشیدن کم کم کمیاب تر می شود، باقی می ماند که فکر مردن چطور رهایش نمی کند، چکار باید بکند اگر از اکسیژن محروم شود، با رگ هایی که یکی یکی می ترکد و از هم می پاشد، با چشمانی که چون هوا برای دیدن ندارد از حدقه درآمده. سعی می کند تا جایی که می شود کمتر نفس بکشد، فکر نکند، خود را همان طوری که هست ببیند.
جنگ برای تجارت بسیار سودآور است، حتی پس از پایان آن.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
ترجمه خانم بحرینی را خواندم، بدون حرف و حدیث خوب بود. داستان گیراست و به سرنوشت سه نفری میپردازد که در جبهه جنگ (صد صفحه اول) و در زمان صلح (چهارصد صفحه بعدی) به نوعی با یکدیگر در پیوند هستند. بهترین قسمتهای کتاب برای من آنجاها بود که از سواستفاده و فساد و نفع پرستی در جمع آوری اجساد سربازان میگفت. بخشهای زیادی از کتاب گویای واقعیتهای سیاسی و اجتماعی فرانسه بعد از جنگ جهانی اول است و از این لحاظ آن را میتوان یک رمان نیمه تاریخی نیز در نظر گرفت.
بااینکه ترجمههای آقای کلانتریان رو بسیار دوست دارم اما بعد مقابله دو ترجمه باهم ، متوجه شدم خانم بحرینی در انتقال مفاهیم و نزدیک شدن به زبان و لحن نویسنده کتاب، خیلی بهتر بودن و بیشتر توانستن اصل مطلب رو با استفاده از مناسبترین کلمات به مخاطب فارسی زبان برسونن. بنظر من ترجمه خانم بحرینی ، ترجمه بهتری هست، البته با احترام به جناب کلانتریان عزیز که بسیار دوستشان دارم و به ترجمه هاشون کاملا اعتماد دارم
هر سه ترجمه قابل توجه هستند
این کتاب خیلی قشنگه🥺❤️
خشونت و بی رحمی جنگ در این کتاب که وقایع بعد از پایان جنگ جهانی اول را روایت میکنه به خوبی روایت میشه.
ترجمه استاد کلانتریان عزیز حتما پیشنهاد میشود.
گاهی با پایان جنگ، جنگ مهمتری آغاز میشود؛ جنگ شرافت، جنگ انسانیت، جنگ بر سر غنیمتهای جنگ! داستانها انعکاسی از زندگی واقعی و سرشار از اگرهای طلایی اند که رایگان در اختیار ما قرار میگیرند؛ مثلا اگر من دراثر حادثه ای دهانم را از دست بدهم چه میشود؟ چگونه حرف بزنم؟ چگونه بخندم؟ چگونه بگویم: «دوستت دارم»؟ این داستان در بحبوحه جنگ جهانی اول ما را با اگرها و بزنگاههای شگفتی مواجه میکند که میتواند امروزی باشد
دیدار به قیامت بنای عظیمی است برافراشته بر پایههای بیرحمیها و تقلبهای گوناگون، با ساختاری چنان درخشان و قدرت بیانی چنان پر صلابت که به باور اهدا کنندگان جایزه ادبی گنکور به این کتاب، چنین رمان باشکوهی بعد از جنگهای 1914 ـ 1918 تاکنون خلق نشده است.
از کتابهایی که هیچوقت فراموشش نخواهید کرد .
قبل از خریدن و خواندنِ این کتاب حجیم به چند نکته توجه کنید:(نخواستید هم توجه نکنید!) یک)این کتاب رو–جایی خوندم و تایید نمیکنم(توگردن خودم نمیزارم😅)–لومتر بیست و یکبار بازنویسی کرده.این از این! دو) نکتهی عجیب اینه که چرا یک نویسنده بعد از بیست و یکبار بازنویسی یک اثر–اگر راست باشه– باز حاضر نیست یکسری جزئیات زائد و کلافه کننده رو حذف کنه؟. سه)بدلیلی که بالا گفتم این کتاب بعضی جاها خیلی کُند پیش میره و اگر شما از صدبار خوندنِ احساساتِ یک نفر بیزار باشید قطعا کتاب رو میندازید یک گوشه😣
متاسفانه با نظر شما موافق نیستم ، کتاب از همان اول خواننده را مجذوب میکند و رهایش نمیکند . دفعهی بعد که خواستید بخوانیدش با ترجمهی مرتضی کلانتریان بخوانید و با دقت بخوانید .
استاد، این کتاب برنده جایزه کنگور شده. یعنی مورد قضاوت تعدادی نویسنده باتجربه قرار گرفته.نظر هرکسی محترمه اما کاش یه مقدار دقیقتر و با تفکر بیشتر باشه