کتاب آوای آلاباما

Alabama Song
  • 90,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: افراز افراز
    نویسنده:
کد کتاب : 1572
مترجم :
شابک : ‭978-964-243-081-9‬
قطع : رقعی
سال انتشار شمسی : 1388
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
زودترین زمان ارسال : ---

برنده جایزه گنکور 2007

معرفی کتاب آوای آلاباما اثر ژیل لوروا

کتاب آوای آلاباما، رمانی نوشته ی ژیل لوروا است که اولین بار در سال 2007 منتشر شد. داستان این رمان که واقعیت و خیال را در هم می آمیزد، در آلاباما و در سال 1918 می گذرد. زلدا، زنی جوان از خانواده ای آبرومند است. روزی که او با ستوان اسکات فیتزجرالد آشنا می شود، برایش روزی سرنوشت ساز است چرا که میان این دو، علاقه ای آنی و قدرتمند شکل می گیرد. زلدا که زنی عصیانگر است، پس از این آشنایی احساس می کند که نیمه ی گمشده ی خود و راهی برای رهایی از جامعه ی بسیار محافظه کار پیرامونش را یافته است. اسکات قسم خورده که به نویسنده ای بزرگ تبدیل شود و موفقیت اولین کتابش، نام این زوج را بر سر زبان ها می اندازد. اما پشت نقاب پر زرق و برق و جذاب آن ها، واقعیتی کاملاً متفاوت وجود دارد و الکل، مواد مخدر و حسادت های گاه و بیگاه، آرامش و خوشبختی را از آن ها دور می کند؛ انگار زوجی که زلدا و اسکات به دنیا نشان می دهند، شخصیت هایی خیالی هستند. ژیل لوروا در رمان آوای آلاباما، با الهام از حقایق تاریخی زندگی زلدا فیتزجرالد، بار دیگر به این شخصیت جذاب زندگی بخشیده است.

کتاب آوای آلاباما

ژیل لوروا
ژیل لوروا، زاده ی 28 دسامبر 1958، نویسنده ای فرانسوی است. لوروا در کالج Lakanal تحصیل کرد و در سال 2007، به خاطر خلق رمان «آوای آلاباما» موفق شد که جایزه ی ادبی گنکور را از آن خود سازد.
نکوداشت های کتاب آوای آلاباما
A brilliant blend of biographical detail and imagination.
ترکیبی درخشان از جزئیات زندگی نامه ای و تخیل.
Shoot the Book

Gilles Leroy’s ‘great American novel’.
«رمان آمریکایی بزرگ» ژیل لوروا.
Gallimard

قسمت هایی از کتاب آوای آلاباما (لذت متن)
نمی دانم کتابم به چه چیز شبیه است، کتابی که فقط با یک حرکت و جوهر یک نواخت قلم بر روی کاغذ دویده. نمی دانم چه چیز خوشایندی در آن هست- نه ماجراجویی، نه هسته ای، نه کلاف احساسی- اما می دانم، چیز مهمی در آن هست، آن را احساس می کنم: لطافتی که از اولین جمله تا آخرینش را در خود گرفته، ریسمانی لرزان در مرز گسستن...