1. خانه
  2. /
  3. کتاب با مرگ من زندگی کن

کتاب با مرگ من زندگی کن

نویسنده: میشل رستن
3.3 از 1 رأی

کتاب با مرگ من زندگی کن

The Son
انتشارات: کتاب کوچه
ناموجود
78000
معرفی کتاب با مرگ من زندگی کن
آیا شما تاکنون تجربه زندگی پس از مرگ یکی از عزیزانتان را داشته‌اید؟ روزهای سختی که سپری نمی‌شوند…
رمان «با مرگ من زندگی کن» روایتی از همین موضوع که همه ما دیر یا زود دچار آن می‌شویم. این کتاب، زندگی پدر و مادری را روایت می‌­کند که به یکباره پسر ۲۱ ساله خود را از دست می‌­دهند. داستان از زبان پسر، که حالا دیگر نیست، روایت می‌­شود. تحمل این درد سخت است آن هم درست زمانی که همه چیز خوب و آرام بوده و آن­ها احساس خوشبختی می­‌کردند. بعد از این اتفاق، هیچ ­چیز آن­ها را تسکین نمی‌­دهد، نه برگزاری مراسم تدفین باشکوه، نه مرور خاطرات شیرین، نه گذر زمان و نه حتی تسلی­ت‌هایی که دوستان و آشنایان برایشان دارند. تا اینکه یک اتفاق زندگی آنها را متحول می‌کند.
نویسنده این کتاب، میشل رستن، وقتی به یکباره پسرش را از دست داد، درگیر عمیق­‌ترین تکانه‌­های روحی شد. دیگر هیچ چیز رستن و همسرش را تسلی نداد، حتی نمایش­‌هایی که روی صحنه می‌­بردند! او دیگر نتوانست به زندگی بازگردد تا اینکه حدودا شش ماه بعد از این اتفاق تلخ، شروع به نوشتن این رمان می­‌کند. او در حین نوشتن این کتاب، خودش به این واقعیت ­رسید که با دردناک­ترین دردها هم می‌­شود زندگی کرد بدون آنکه آدمی ناله کند یا برای بدبختی‌­های دنیا، ترحم بطلبد. منتها به قول خود رستن، هر کسی باید خودش راه آرام شدنش را پیدا کند.
درباره میشل رستن
درباره میشل رستن
میشل رستن (متولد 28 سپتامبر 1942، منده، لوزر، یک کارگردان تئاتر موسیقی و غزلیات فرانسوی و همچنین یک نویسنده است. میشل رستن در سن هفت سالگی شروع به مطالعه موسیقی به عنوان خودآموز کرد. او این کار را به شدت در طول تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود در Nîmes دنبال کرد. او بعدها و با جدیت بیشتری تحصیلات موسیقی را از سر گرفت (سالهای 1970-1980).
او ابتدا در کلاس های ترمینال به تدریس فلسفه پرداخت، سپس در دپارتمان روانشناسی بالینی پاریس هفتم تدریس کرد. در همان زمان، او در یک آزمایشگاه تحقیقاتی در علوم انسانی، Centre d'études، de recherches et de formation Institutenelles و کلینیک روانپزشکی Laborde به سرپرستی Félix Guattari و Jean Oury کار کرد.
میشل روستین در این برهه از زندگی خود توانست خود را وقف یکی از کارهایی کند که برای او در زمینه نویسندگی، موسیقی بسیار عزیز بود و این کار را انجام دهد. بنابراین، او یک شرکت تئاتر غنایی و موزیکال را در سال 1978 تأسیس کرد و در سال 1995 کارگردانی صحنه ملی Quimper را بر عهده گرفت و در عین حال به اجرای صحنه های موسیقی ادامه داد.
به عنوان مدیر تئاتر غنایی و موزیکال، میشل روستین از سال 1995 تا 2008 کارگردان تئاتر کورنوآی، صحنه ملی کویمپر بود. او برای بیش از سی سال، اپراها و خلاقیت های غنایی معاصر را به صحنه آورد. از آخرین نمایش های او می توان به Llanto por Ignacio Sanchez Mejias (گارسیا لورکا، موسیقی ویسنته پرادال، ساخته شده در تئاتر ملی تولوز در سال 1998)، لوسیا دی لامرمور، (اپرا توسط دونیزتی، در تئاتر Les Gémeaux، Scène Nationale de Sceaux) اشاره کرد. 2001). La Désaccordée (نوشته ریچارد دوبلسکی پس از متون نانسی هیوستون، ایجاد شده در تئاتر کورنوآی، 2003). Zaïde(s)، (نمایش با دو اثر: Zaïde، اپرای ناتمام موتزارت، و Zaïde Actualités، اپرای جدید به سفارش برنارد کاوانا، 2006 در تئاتر دو کورنوآی). سومیداگاوا (اثری غنایی از آهنگساز ژاپنی سوسومو یوشیدا که در کویمپر، در اپرای نانت، اپرای آنژ، خانه فرهنگ ژاپن، اپرای رن، اپرا د مونپلیه و غیره خلق شده است) . در سال 2008، میشل روستین محصول جدید Château des Carpathes اثر فیلیپ هرسانت را در اپرا دو رِن به روی صحنه برد. در سال 2010، او Sept nouvelles de la douleur را به سفارش ارکستر دو برتن برای هفت آخرین کلمه مسیح نوشته جوزف هایدن نوشت و اجرا کرد.
ویژگی های کتاب با مرگ من زندگی کن
  • برنده جایزه گنکور برای اولین رمان سال 2011
نظر کاربران در مورد "کتاب با مرگ من زندگی کن"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

این کتاب کی موجود میشه ؟

1402/02/30 | توسطهما غریبی
0
|