«کارتنک شارلوت» کتابی نوشته ای بی وایت نویسنده آمریکایی است. این کتاب در دسته ادبیات کودکان تقسیم بندی می شود. داستان درباره نجات جان خوکی بامزه به وسیله عنکبوتی مهربان است.
داستان از جایی آغاز می شود که فرن آرابل، دختربچه ای بازیگوش از پدرش بچه خوکی را به عنوان هدیه دریافت می کند و نام آن را ویلبر می گذارد. فرن با ویلبر مانند حیوانی خانگی رفتار می کند اما پس از گذشت یک ماه ویلبر بزرگ شده و پدر فرن آن را به به هومر، دایی فرن می فروشد. در انبار زاکرمن، ویلبر با وجود تلاش های فراوان برای پیدا کردن دوست تنها می ماند زیرا حیوانات دیگر انبار تمایلی برای هم صحبت شدن با ویلبر ندارند. او در نهایت با عنکبوت انباری به نام شارلوت دوست می شود که در نزدیکی محوطه ای که ویلبر در آن زندگی می کند تار تنیده است. شارلوت در پی یافتن راهی است تا ویلبر را از سلاخی شدن به وسیله عموی فرن نجات دهد و سرآخر نقشه ای طراحی می کند. نقشه شارلوت این است که ویلبر را به خوکی معروف در منطقه تبدیل کند تا زاکرمن، دایی فرن از کشتن او منصرف شود به همین دلیل کلمات و جمله های کوتاهی را در ستایش ویلبر روی تار خود می بافد. یکی از کشاورزان مزرعه تار شارلوت را می بیند و دیگران را خبر می کند و همین موضوع باعث می شود تا مزرعه عموی فرن به جاذبه گردشگری تبدیل شود و همه برای تماشای تارهای بافته شده به وسیله شارلوت که نام ویلبر روی آن قرار گرفته است به مزرعه زاکرمن بروند. مردم معتقدند که تار بافته شده به و سیله شارلوت یک معجزه الهی است. شارلوت کلمات مختلفی را برای حمایت از ویلبر روی تار خود می بافد و برای این کار از دیگر حیوانات انباری از جمله تمیلتون، موش انباری هم استفاده می کند. ویلبر در نهایت وارد نمایشگاه خوک ها می شود و شارلوت و تمپلتون او را همراهی می کنند. او موفق به بردن جایزه ویژه ای می شود که به عموی فرن اجازه سلاخی کردن ویلبر را نمی دهد.
کتاب کارتنک شارلوت