1. خانه
  2. /
  3. کتاب خاطرات ثریا پهلوی

کتاب خاطرات ثریا پهلوی

3.2 از 1 رأی

کتاب خاطرات ثریا پهلوی

روایتی تازه از دیکتاتوری پهلوی
Soraya Esfandiary. Jetzt spreche ich. Meine eigene Geschichte
٪15
160000
136000
معرفی کتاب خاطرات ثریا پهلوی
اوائل بهار بود و چند روزی از طلاقم از شاه ایران گذشته بود. آن زمان در شهرکلن آلمان غربی پیش پدر و مادرم زندگی می‌کردم. بعد از مدتها گوشه‌گیری و خانه‌نشینی‌، تصمیم گرفتم از منزل خارج شوم و کمی‌خرید کنم. بنابراین لباس ساده‌ای پوشیدم تا توجه کسی را جلب نکنم و شناخته نشوم. همانطور که داشتم در خیابان مرکزی شهر گردش می‌کردم ناگهان متوجه شدم راه رفتن معمولی را به کلی فراموش کرده‌ام. پشت سر هم به رهگذران تنه می‌زدم و مجبور می‌شدم از آنها معذرت خواهی کنم. پاهایم سالم بود. چشمهایم نقصی نداشت. اما هفت سال ملکه بودن باعث شده بود مهارتهای معمولی عبور از میان جمعیت را نیز از دست بدهم. ملکه‌ها عادت دارند که افراد معمولی همه جا با تعظیم و تکریم راه را برایشان باز کنند. البته من هم، در زمانی که ملکة ایران بودم، بارها در شانزه لیزة پاریس یا ویلونتوی رم قدم زده بودم. ولی در این، گردش‌ها همیشه عده‌ای از ملازمین درباری راه را برایم می‌گشودند.
اما حالا، تک و تنها در میان جمعیت رها شده بودم. به اولین چهارراه بزرگ که رسیدم‌، بکلی دست و پای خود را گم کردم. نمی‌دانستم چطور می‌توانم، بدون اینکه زیر ماشین بروم خودم را از این طرف به آن طرف خیابان برسانم. حال زندانی محکوم به حبس طویل‌المدتی را داشتم که ناگهان آزادش کرده‌اند و نمی‌تواند خودش را در محیط کاملا غریبه، جمع و جور کند.
درباره ثریا اسفندیاری
درباره ثریا اسفندیاری
ثریا اسفندیاری بختیاری (۱ تیر ۱۳۱۱ اصفهان – ۳ آبان ۱۳۸۰ پاریس) دومین همسر محمدرضا شاه پهلوی و ملکهٔ ایران بود. وی فرزند خلیل خان اسفندیاری و نوه اسفندیار خان سردار اسعد است. ثریا در میان مردم به «ملکه‌ای با چشمان زمردین» معروف بود. ثریا اسفندیاری از آغاز دی ماه ۱۳۲۹ تا پایان اسفند ۱۳۳۶ همسر محمدرضا شاه پهلوی بود. 
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خاطرات ثریا پهلوی" ثبت می‌کند