نویسنده، اسطوره شناس و دین پژوه، متولد بخارست. پس از مهاجرت به هند و آموختن زبان سانسکریت، به مطالعه ی متون کهن شرقی و مرتبط با دین شناسی و اسطوره پرداخت. در هند مدرک دکترا گرفت و برای تدریس به دانشگاه سوربن پاریس دعوت شد و سال 1952 مجموعه گفت و گو های خود با کارل گوستاو یونگ را منتشر کرد.
از الیاده آثار زیادی در زمینه ی نماد، اسطوره و ادیان به جا مانده و یکی از بزرگان این عرصه است.
رمان(جوانی بدون جوانی) روایت گر داستان زندگی استاد زبان شناس سالخورده ای است که بر اثر سانحه ای طبیعی، جوانی خود را باز می یابد. این تغییر معجزه آسا در زندگی استاد توجه همه به ویژه نیروهای نازی را به خود جلب می کند و آن ها در صدد بر می آیند تا پرده از رمز و راز این تناسخ بردارند. کارگردان بزرگ سینمای آمریکا، فرانسیس فورد کاپولا، سال 200، فیلمی بر اساس این رمان ساخت که نقش اصلی آن را تیم راث بازی می کرد. موسیقی متن این فیلم حاصل همکاری آهنگساز آرژانتینی، اسوالدو گلیوف و اسطوره ی کمانچه ی ایرانی؛ کیهان کلهر بود.
به راستی کدام انسان را می توان یافت که حداقل یک بار در طول زندگی خود آرزوی بازگشت به روزهای جوانی اش را در سر نپرورانده باشد؟
کتاب جوانی بدون جوانی