«لیزی و ابری که باید رها می کرد» کتابی نوشته تری فن است. این اثر در دسته ادبیات کودکان و نوجوانان تقسیم بندی می شود و موضوعی فانتزی و آموزشی دارد. «لیزی و ابری که باید رها می کرد» داستان دختر نوجوانی است که ابری را به عنوان حیوان خانگی خود انتخاب کرده و مانند یک گربه از آن مراقبت می کند.
داستان از جایی آغاز می شود که لیزی از فروشگاه ابری کوچک را به عنوان حیوان خانگی خود می خرد و به همراه آن راهنمای مراقبت از ابرها را هم تهیه می کند. فروشنده به لیزی گوشزد می کند که پیروی از فهرست دقیق روش مراقبت از ابرها کلید حفظ شادی ابر کوچک او خواهد بود.
لیزی اسم ابر خود را میلو می گذارد و هر روز آن را آبیاری می کند و میلو هم روزانه بزرگتر از قبل می شود. لیزی به طور مداوم ابر محبوبش را مانند حیوانی خانگی با خانواده به پیاده روی می برد تا ابر کوچک احساس ناراحتی و دلتنگی نکند.
با گذشت زمان، میلو بزرگتر می شود و باعث به راه افتادن طوفان رعد و برق در اتاق خواب لیزی می شود. میلو آماده است تا به تنهایی از خانه بیرون برود و آزادی را تجربه کند اما لیزی آماده دوری از میلو نیست با این حال همیشه نیازهای میلو را در اولویت قرار می دهد.
نویسنده با روایت داستان «لیزی و ابری که باید رها می کرد» به روند پدر و مادر شدن و سپس اجبار به دوری از فرزند و رها کردن او پرداخته است.
تری فن در این رمان کودکانه به والدین یادآوری می کند که فرزندان روزی از خانواده جدا می شوند و مجبور هستند بدون حضور والدین تجربه های تازه ای را به دست آورند. نویسنده به والدین می آموزد که پس از استقلال فرزندان می توانند همچنان رابطه شان را با آن ها حفظ کنند اما باید نوع تازه ای از ارتباط را با فرزندان خود تجربه کرده و به او اجازه دهند که بدون حضور والدین زندگی جدیدی را آغاز کنند.
کتاب لیزی و ابری که باید رها می کرد