کی مرادیان نویسنده با تحقیق در چندین کتابخانه و آرشیو در ایالات متحده از روستایی در ترکیه بازدید کرد که در آن مادر و خانواده مادرش به همراه بیست و پنج هزار ارمنی دیگر مجبور به ترک خانههای خود شدند. نویسنده با سفر از همان مسیر تبعید به بیابانهای سوریه که در آن بیش از یک میلیون ارمنی کشته شدند، از رنج نسل مادرش و احساس طولانی بیعدالتی که داشتند آگاه شد. این داستان فلورا مونوشیان چهارده ساله، مادر نویسنده، فصلی حماسی در تاریخ ارمنستان را زنده می کند و آن را به دل می گیرد. داستان باورنکردنی فلورا به مردمش با وقار احترام می گذارد و روح انسانی امید، عشق و عدالت را به تصویر می کشد. صدای فلورا صدای همه قربانیان و بازماندگان نسل کشی ارامنه است، داستانی که نباید فراموش شود. دکتر مرادیان می گوید: "من صدای مادرم هستم" و این داستان اوست.
کتاب صدای مادرم