«مزد ترس» کتابی نوشته گراهام گرین، داستاننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی است. این رمان در دسته آثار معمایی و جاسوسی قرار میگیرد. «مزد ترس» درباره مردی جوان بهنام اندروز است که بهدلیل خیانت به همدستان خود مجبور به پرداخت تاوان سنگینی میشود.
آغاز رمان از جایی است که اندروز از سوی قاچاقچیان مامور میشود تا محموله مواد مخدر را از مرز عبور دهد. اندروز هنگام عبور از مرز با ماموران گمرک درگیر شده و در این میان یکی از ماموران مرز را به قتل میرسد. اندروز مجبور به فرار از ماموران پلیس میشود و بدون آن که مواد مخدر را به مقصد برساند از دست قاچاقچیان هم فراری میشود. او به کوهستان پناه برده و در جنگل به روستایی دورافتاده میرسد و آنجا با زنی جوان به نام الیزابت آشنا میشود. الیزابت بهتازگی همسر خود را از دست داده و همین موضوع باعث شده تا مردان روستا او را مورد آزارواذیت قرار دهند. الیزابت به اندروز بهعنوان تکیهگاهی برای نجات از دست همسایگان مزاحم نگاه میکند. اندروز از سوی الیزابت ترغیب میشود که با حضور در اداره پلیس خود را معرفی کرده و علیه قاچاقچیان و همدستان سابق خود شهادت دهد. اما دادگاه علیه اندروز است و قاچاقچیان تبرئه میشوند. اندروز از ترس انتقام گروه قاچاقچیان مدتی را در کلبه الیزابت زندگی میکند اما روزی که او کلبه را ترک کرده، کارلئون، یکی از قاچاقچیانی که رد اندروز را پیدا کرده است وارد کلبه میشود و الیزابت را مورد آزار قرار میدهد. زن جوان مجبور به خودکشی میشود. کارلئون منتظر بازگشت اندروز میماند. اندروز برمیگردد و میداند که راه نجاتی از انتقام همدستان سابق خود ندارد بنابراین از کارلئون میخواهد تا کلبه را ترک کند و خودش مسئولیت مرگ الیزابت را بهعهده میگیرد.
کتاب مزد ترس