کتاب «نظام جوامع مدرن» نوشته تالکت پارسنز یکی از کتب مهم و تأثیرگذار در نظریه جامعهشناسی است که تحلیلی جامع از ساختار و عملکرد جوامع مدرن ارائه میکند. پارسنز، جامعهشناس برجسته آمریکایی، بهدلیل نظریۀ کارکردگرایی ساختاری، چارچوبی نظری که جامعه را بهعنوان یک سیستم پیچیده میبیند که اجزای آن برای ارتقای ثبات و یکپارچگی با هم کار میکنند، شناخته شده است. کارکردگرایی ساختاری پارسنز در تحلیلهای او در کتاب «نظام جوامع مدرن» نقش اساسی دارد. این رویکرد بیان میکند که هر بخش از جامعه عملکردی را ایفا میکند که به ثبات و تعادل کلی سیستم کمک میکند. پارسنز چهار کارکرد اصلی را که هر سیستم اجتماعی برای حفظ ثبات باید انجام دهد بیان میکند: سازگاری، دستیابی به هدف، یکپارچگی و حفظ الگو. این کارکردها اغلب با مخفف AGIL بیان شدهاند. سازگاری شامل ظرفیت یک جامعه برای تعامل با محیط خود و تأمین منابع لازم است. نهادهای اقتصادی مانند بازارها و صنایع با تولید و توزیع کالاها و خدمات نقش اساسی در این فرآیند ایفا میکنند. دستیابی به هدف به توانایی جامعه برای تعیین و دستیابی به اهداف جمعی اشاره دارد. نهادهای سیاسی، از جمله دولتها و احزاب سیاسی، مسئول اصلی این عملکرد هستند، زیرا آنها اهدافی را تعیین میکنند و منابع مختلف انسانی و مادی را برای دستیابی به آنها به کار میگیرند. یکپارچگی نیز شامل هماهنگی و تنظیم بخشهای مختلف جامعه برای اطمینان از عملکرد هماهنگ آنها است. هنجارهای قانونی و اجتماعی و همچنین نهادهایی مانند قوه قضاییه و مجری قانون (پلیس) برای حفظ نظم و انسجام اجتماعی ضروری هستند. حفظ الگو به نگهداری و انتقال ارزشها و هنجارهای فرهنگی بنیادینی اطلاق می شود که زیربنای یک جامعه است. موسسات آموزشی و مذهبی در این زمینه نقش کلیدی دارند؛ زیرا آنها افراد را اجتماعی میکنند و اعتقادات و اعمال مشترک را تقویت میکنند. در پایان، کتاب «نظام جوامع مدرن» تحلیلی دقیق و منظم از ساختار و عملکرد جوامع مدرن از دریچه کارکردگرایی ساختاری ارائه میدهد. پارسنز با شناسایی کارکردهای کلیدی که نظامهای اجتماعی انجام میدهند یا باید انجام دهند و کاوش در فرآیندهای نوسازی یک جامعه، بینشهای ارزشمندی را درمورد پویایی زندگی اجتماعی معاصر ارائه میدهد.
کتاب نظام جوامع مدرن