عاشقانه های بی رمق مجموعۀ درخشان ترین داستان های کوتاه این نویسنده هستند که در هرکدام آن ها تکه ای از این زیست روایت شده است. از تجربۀ حبس و تبعید تا هراس های زنی که فالگیری به او گفته روزی یک هیولا خواهد زایید. از یک سرباز زخمی که ناگهان در استراحت می بیند حشره ای او را زیر نظر گرفته است. تا یک مهاجر که برای دیدن خانواده اش به ترکیه باز می گردد و می خواهد به شهر اجدای اش برود چون می گویند همه جا آباد شده.فیرات جوری با داستان های کوتاه خود که عمدتا در دوگانۀ فضای سوئد و خاورمیانه قرار دارد سعی کرده خواننده را غافلگیر و حیرت زده کند. او که سال ها تجربۀ روزنامه نگاری و برخورد با هزاران تبعیدی را داشته انگار در این داستان ها روایتی از تبعیدی ها و آوارگانی می نویسد که یک لحظه زندگی شان در جایی متوقف شده است. در عمق تاریخ منطقه ای که هنوز خواب و بیداری فاصلۀ چندانی ندارد.
کتاب عاشقانه های بی رمق