کتاب مفهوم کلی تاریخ

The Idea of History
کد کتاب : 14488
مترجم :
شابک : 978-9647514965
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 448
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1946
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مفهوم کلی تاریخ اثر رابین جورج کالینگوود

مفهوم کلی تاریخ بهترین اثر شناخته شده ی فیلسوف ، مورخ و باستان شناس بزرگ آکسفورد ، آر. جی. کالینگوود است. این کتاب بحث برانگیز یکی از مهمترین کتابهای قرن بیستم درباره ی تاریخ و مطالعه ی آن است این اثر اولین بار پس از مرگ او در سال 1946 منتشر شد ، که به طور عمده بازیابی و جمعه آوری نسخه های دست نوشته های کالنیگوود بود ، دست نوشته هایی که بسیاری از آنها در حال حاضر گم شده اند. این اثر مهم به بررسی چگونگی تحول مفهوم تاریخ از زمان هیرودوت تا قرن بیستم می پردازد و دیدگاه خود کالینگوود را در مورد تاریخ ارائه می دهد. در کتاب مفهوم کلی تاریخ کالینگوود تلاش می کند تا نشان دهد وقتی که به "مطالعه تاریخ" اشاره می کند دقیقا به چه معنا باشد و خود تاریخ یعنی چه. در چهار فصل تاریخ نگاری رومی و یونانی، تاثیر مسیحیت ، آستانه ی تاریخ علمی و تاریخ علمی او تحول مفهوم تاریخ را بررسی می کند . در بخش بعدی که خاتمه نام دارد کالینگوود با بحث در مورد ماهیت آدمی و ماهیت تاریخ استدلال بسیار قانع کننده ی خودش در مورد اینکه تاریخ چیست و چرا آنقدر مهم است که تاریخ مورد مطالعه قرار گیرد را بیان می کند.

کتاب مفهوم کلی تاریخ

رابین جورج کالینگوود
رابین جورج کالینگوود (R. G. Collingwood) (فوریهٔ ۱۸۸۹ - ۹ ژانویهٔ ۱۹۴۳) یک فیلسوف، مورخ، و باستان‌شناس انگلیسی‌ست، که بیش‌تر به‌خاطر کتاب "مفهوم کلی تاریخ" (۱۹۴۶) شناخته می‌شود، که پس از مرگش منتشر شد.
دسته بندی های کتاب مفهوم کلی تاریخ
قسمت هایی از کتاب مفهوم کلی تاریخ (لذت متن)
ین تمایز میان فلسفه و روان شناسی را می توان در رویکردهای متفاوتی که این رشته ها نسبت به اندیشه ی تاریخی اختیار می کنند نشان داد. اندیشه ی تاریخی نوع خاصی از تفکر است که به موضوع خاصی می پردازد؛ که به طور قراردادی آن را گذشته تعریف می کنیم. روان شناس ممکن است به اندیشه ی تاریخی علاقه مند باشد؛ ممکن است رویدادهای ذهنی ویژه ای را که در ذهن تاریخنگار می گذرد، تحلیل کند؛ و حتی استدلال کند که تاریخنگاران، همچون هنر مندان، دنیایی خیالی می سازند، زیرا آنان چنان خیال پردازند که نمی توانند در دنیای واقعی بزیند؛ اما، برخلاف هنرمندان، این عالم خیالی را در گذشته بنا می سازند زیرا سر چشمه های خیال بافی های خود را به رویداد۔ هایی در دوره ی کودکی شان پیوند می زنند و در تلاش بیهوده برای گشودن کلاف این خیال با فیها عقب و عقب تر می روند.

نزد فیلسوف، واقعی جالب توجه به خود گذشته است (چنان که برای مورخ هست)، و نه خود اندیشه ی مورخ درباره ی آن چنان که برای روان شناس هست)، بلکه هر دو چیز در رابطه ای متقابل است. اندیشه در رابطه با موضوع خود، اندیشه ی صرف نیست، بلکه دانش است؛ به این ترتیب، آن چه برای روان شناسی نظریه ی اندیشه ی صرف، نظریه ی حواد ذهنی منتزع از هر موضوع تلقی می شود، برای فیلسوف نظریه ی دانش است. در جایی که روان شناس از خود می پرسد: مورخان چگونه فکر میکنند؟ فیلسوف از خود می پرسد: مورخان چگونه به شناخت می رسند؟ آنان چگونه به درک گذشته می رسند؟ برعکس، درک گذشته به عنوان چیزی فی نفسه، مثلا گفتن این که سال ها پیش فلان و بهمان حوادث روی دادند، کار مورخ است، نه فیلسوف.

به این ترتیب، فیلسوف باید درباره ی ذهن مورخ بیندیشد، اما در این کار عمل روان شناس را تکرار نمی کند، زیرا برای او اندیشه ی مورخ مجموعه ای از پدیده های ذهنی نیست، بلکه یک نظام معرفتی است. او نیز به گذشته فکر می کند، ولی نه به صورت تکرار کار مورخ، زیرا گذشته در نزد او سلسله ای از حوادث نیست، بلکه نظامی از چیزهای معلوم است. این را می شود