یوزف روت، خبرنگار و رماننویس اتریشی، از مرثیهسرایان توانمند فرهنگ غنی و چندوجهی اروپای مرکزی بود که در روزهای پایانی پادشاهی اتریش-مجارستان در اوج شکوفایی قرار داشت. روت که در دانشگاه وین فلسفه و ادبیات آلمانی میخواند، با آغاز جنگ جهانی اول تحصیل را رها کرد و به نیروهای داوطلب ارتش اتریش-مجارستان در جبههی شرق پیوست. این تجربه، همراه با سقوط پادشاهی اتریش-مجارستان در سال ۱۹۱۸، اثری عمیق و بلندمدت بر او داشت. خودش میگوید: «پررنگترین تجربههای عمرم جنگ بود و نابودی سرزمین پدریام، تنها جایی که چنین حسی به من داده بود، پادشاهی دوگانهی اتریش-مجارستان.»
او که به انتقادات بیپرده از هیتلر و نظامیگری شهرت داشت، به ناچار به پاریس نقل مکان کرد و تا پایان عمر همانجا ماند. «شهرهای سفید» مجموعهای است از جستارهای سفرنامهمانند دربارهی چند شهر پرقدمت جنوب فرانسه که نویسنده در سالهای اقامتش در این کشور از ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۹ به رشتهی تحریر درآورده است. این کتاب، در عین اینکه مرتبهای است برای اروپای گمگشتهی روت، روایت خوشخوان و روشنگر نویسنده و خبرنگاری است که تیزبینانه و موشکافانه به تماشای پیرامونش مینشیند. منتقد ایندیپندنت دربارهی او مینویسد: «روت مشاهدهگری قهار و شاعر مسلکی بدبین بود. خواندن آثارش این فرصت مغتنم را برای ما فراهم میآورد تا تاریخ را از چشمان هنرمندی توانا ببینیم که به پویا بودن روند آن باور دارد.»
کتاب شهرهای سفید