کتاب بازافسونگری جهان

سیلویا فدریچی، نظریه‌پرداز برجسته فمینیست، در کتاب «بازافسونگری جهان: فمینیسم و ​​سیاست مشترکات» به بررسی تلاقی نظریه فمینیستی و سیاست مشترکات می‌پردازد. او در این کتاب، به نقد ساختارهای سرمایه‌داری و پدرسالاری پرداخته و رویکردی دگرگون‌کننده برای بازپس‌گیری منابع جمعی ارائه می‌کند. این اثر که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است، تحلیلی تاریخی از مشترکات ارائه می‌دهد و تلاش می‌کند تا نشان دهد که چگونه احیای آنها می‌تواند ابزاری برای مقابله با استثمار و نابرابری باشد و به ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر کمک کند.
فدریچی استدلال می‌کند که سرمایه‌داری و پدرسالاری به تملک منابع عمومی، از زمین و کار تا ساختارهای اجتماعی، وابسته بوده‌اند. او مفهوم «مشترکات» را به‌عنوان سیستمی که در آن منابع به‌طور جمعی تحت مالکیت و مدیریت جامعه هستند، بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که سرمایه‌داری چگونه این منابع را خصوصی‌سازی و کنترل کرده است. این روند، اثرات منفی بر زندگی بسیاری از جوامع و به‌ویژه زنان و بومیان داشته است. کتاب شامل مجموعه‌ای از مقاله‌ها است که به بررسی جنبش‌های جهانی و تلاش‌های مختلف برای احیای مشترکات و مقاومت علیه سرمایه‌داری می‌پردازد. از سازمان‌های مردمی در آمریکای لاتین گرفته تا جنبش‌های مقاومت فمینیستی در سراسر جهان، فدریچی این مثال‌ها را در چارچوبی تاریخی قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه کنترل منابع به‌طور تاریخی با کنترل اجتماعی همراه بوده است. او همچنین به ارتباط میان پدرسالاری و سیاست مشترکات اشاره می‌کند و تأکید دارد که بازپس‌گیری مشترکات یک حرکت فمینیستی ذاتی است. یکی از محورهای اصلی او این است که سرمایه‌داری نقش کارهای مراقبتی و خانگی را که عمدتا توسط زنان انجام می‌شود، نامرئی کرده است. فدریچی استدلال می‌کند که بازپس‌گیری مشترکات تنها درباره منابع فیزیکی نیست، بلکه مربوط به بازتعریف ارزش‌های جامعه درباره ارتباطات انسانی، مسئولیت مشترک و همبستگی است. فدریچی در این کتاب چند استدلال کلیدی ارائه می‌دهد که بر ضرورت احیای مجدد شیوه‌های جمعی به‌عنوان راهی برای مقاومت در برابر سرمایه‌داری و پدرسالاری تأکید می‌کند. او از مفهوم «افسون مجدد» دفاع می‌کند، که شامل بازگشت به شیوه‌های جمعی و اقتصادهای جایگزین می‌شود که همبستگی و پایداری زیست‌محیطی را تقویت می‌کند. به اعتقاد او، این فرآیند می‌تواند به فرار از بیگانگی تحمیل‌شده توسط نظام‌های بازارمحور کمک کند. موضوع اصلی دیگر ارتباط فمینیسم و ​​سیاست عوام است. فدریچی استدلال می‌کند که زنان در طول تاریخ نقش مهمی در حفظ منابع و دانش جمعی داشته‌اند و از این رو، حمله به مشترکات همواره با حمله به نقش‌های اجتماعی زنان همراه بوده است. در نگاه او، سیاست فمینیستی باید شامل احیای مشترکات و مقاومت علیه بی‌عدالتی‌های سیستمی باشد.
«بازافسونگری جهان» به‌عنوان کتابی نظری و عملی، یک فراخوان برای اقدام به‌حساب می‌آید. تحلیل فدریچی هم‌راستا با جنبش‌های معاصر، چارچوبی برای درک ابعاد تاریخی و سیاسی مشترکات فراهم می‌کند و نقشه‌ای برای ساختن جهانی عادلانه‌تر از طریق مالکیت و منابع جمعی ارائه می‌دهد. این کتاب در میان فعالان فمینیستی، طرفداران محیط‌زیست و جنبش‌های ضدسرمایه‌داری، بازتاب گسترده‌ای داشته است. فدریچی با پیوند دادن فمینیسم، سیاست عوام و ساختارهای اجتماعی-سیاسی، خوانندگان را به تأمل در این نکته دعوت می‌کند که چگونه احیای مشترکات می‌تواند به جامعه‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر منجر شود. «بازافسونگری جهان» نه تنها نقدی بر سیستم‌های موجود است، بلکه نگاهی به آینده‌ای مبتنی بر همکاری، همبستگی و آگاهی زیست‌محیطی ارائه می‌دهد.