امیلی الیزابت دیکینسون (10 دسامبر 1830 - 15 مه 1886) نویسنده کتاب«نیلوفر که باشی» در آمهرست ، ماساچوست در یک خانواده برجسته و دارای ارتباطات قوی با جامعه خود به دنیا آمد.
شواهد نشان می دهد که دیکینسون بیشتر زندگی خود را در انزوا گذرانده است. دیکینسون هرگز ازدواج نکرد و بیشتر دوستی ها بین او و دیگران کاملا به نامه نگاری بستگی داشت.
در حالی که دیکینسون نویسنده ای پرکار بود ، تنها چیز هایی که او در طول زندگی خود نشر داده بود، 10 شعر از نزدیک به 1800 شعر وی و یک نامه بود. شعرهای منتشر شده پس از آن معمولا متناسب با قواعد متعارف شعری ویرایش می شدند. شعرهای او برای دوران خود بی نظیر بود. آنها حاوی خطوط کوتاه هستند ، معمولا فاقد عنوان هستند و غالبا از بزرگنویسی و علامت گذاری غیرمتعارف استفاده می کنند. بسیاری از شعرهای او با مضامین مرگ و جاودانگی هستند. همچنین زیبایی شناسی ، جامعه ، طبیعت و معنویت را او در اشعار و نامه نگاری هایش مورد بررسی قرار می دهد.
اگرچه آشنایان دیکینسون به احتمال زیاد از نوشتن وی آگاه بودند ، اما پس از مرگ او در سال 1886 - هنگامی که لاوینیا ، خواهر کوچک دیکینسون ، شعر های وی را کشف کرد - تازه کارهای او عمومی شد. اولین مجموعه شعر وی در سال 1890 توسط آشنایان شخصی توماس ونتورث هیگینسون و مابل لومیس تاد منتشر شد. مقاله ای در سال 1998 در نیویورک تایمز نشان داد که از میان ویرایشهای زیادی که در کارهای دیکینسون انجام شده است ، نام "سوزان" اغلب به عمد حذف می شود.
اگر بتوانم مانع از آن شوم که قلبی بشکند ... بی ثمر نزیسته ام ... اگر بتوانم درد کشیدن تنها یک زندگی را تسکین بخشم ... یا تنها یک درد را فرونشانم ... یا اگر به توکای مهاجر از نفس افتاده ای کمک کنم ... که دیگر بار به آشیان خویش بازگردد ... بی ثمر نزیسته ام.
برای شماری از آدم ها ضربه ی مهلکی که به مرگ می انجامد ضربه ای زندگی بخش است برای آنان که تا پیش از مرگ شان زنده نبوده اند؛ برای آنان که به هنگام زیستن مرده اند اما آن هنگام که مرگشان فرا می رسد هستی آغاز می شود
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم