کتاب گزیده نامه ها و اشعار امیلی دیکنسون

the complete poems of Emily Diokinson
کد کتاب : 14768
مترجم :
شابک : 978-9646026773
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 363
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1890
نوع جلد : شومیز
زبان کتاب : فارسی و انگلیسی
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب گزیده نامه ها و اشعار امیلی دیکنسون اثر امیلی دیکنسون

تنها یازده شعر از امیلی دیکینسون قبل از مرگ وی در سال 1886 منتشر شد. اصالت حیرت انگیز کار او این محکومیت را به مبهم بودن در طول زندگی اش داد. مجموعه های منتشر شده اولیه پس از مرگ - برخی از آنها با نسخه های "ویرایش شده" آزادانه اشعار - به طور کامل و دقیق بیانگر آزمایشات جسورانه دیکینسون در عروض ، دیدگاه تراژیک و دامنه کاوش های فکری و عاطفی او بودند. تا زمان انتشار 1959 شعرهای کامل امیلی دیکینسون ، یک چاپ انتقادی سه جلدی که توسط توماس اچ. جانسون جمع آوری شد ، خوانندگان برای اولین بار قادر به ارزیابی درک کل نبوغ شاعرانه فوق العاده دیکینسون شدند.

این کتاب، «گزیده نامه ها و اشعار» ، تقطیر سه جلد شعر کامل و متن اصلی همه 1775 شعری را که امیلی دیکینسون سروده است گرد هم آورده است.
چاپ نامه های دیکینسون همراه با اشعار او در یم مجموعه فرصت مناسبی را در اختیار خوانندگان می گذارد تا که بتوانند شناخت بسیار بهتری از این نویسنده مشهور بدست آورند. با مقایسه روحیه ظریف و بعضا روحانی دیکینسون در اشعارش و کسی که قلم برداشته و دست به نوشتن نامه زده است، می توانید با درونی ترین احوال این ادیب خلاق مواجه شوید. این کتاب توسط «سعید سعید پور» به فارسی برگردانده شده و به همت نشر مروارید به چاپ رسیده است.

کتاب گزیده نامه ها و اشعار امیلی دیکنسون

امیلی دیکنسون
امیلی الیزابت دیکنسون شاعر آمریکایی در شهر امهرست در ایالت ماساچوست آمریکا و در یک خانواده متشخص و اصیل به دنیا آمد، او بیشتر خلوت گزیده بود و زندگی در انزوا را ترجیح می داد. در دوران جوانی به مدت ۷ سال در آکادمی امهرست درس خواند و قبل از بازگشتش به شهر خود، مدت کوتاهی را نیز در یک مدرسه مذهبی گذراند. او به خاطر پوشیدن لباس سفید و عدم استقبال از مهمان در بین ساکنین معروف گشت، و بیشتر دوستی هایش از طریق نامه و مکاتبه بود. اگرچه او شاعر پرکاری بود ولی تعداد کمی از شعرهایش (نزدیک به ۱۸۰۰عدد) به ...
قسمت هایی از کتاب گزیده نامه ها و اشعار امیلی دیکنسون (لذت متن)
عنکبوت را به عنوان هنرمند هرگز درنیافته اند, هرچند نازک آرایی اش را درهمه جا گواهند کنار هرجارو و زیر هرپل در هرسرزمین خدا ای فرزند از یاد رفته نبوغ من می فشارم دستت را *** هرگز نمی دانیم که می رویم وقتی روانه ایم در به شوخی می بندیم سرنوشت در پی ما می آید و کلون در را می اندازد و ما را دیگر دیداری نیست *** عشق همه کار می تواند جز احیای مردگان ای بسا چنین کاری نیز درتوان چنان غولی باشد اگر تن را جایگزینی تواند بود. اما عشق خسته است و باید بخوابد گرسنه است و باید بچرد پس ناوگان درخشان را وا می نهد تا به کژ راهه از دیدرس نهان شود *** این که جز عشق هیچ نیست, تنها چیزی است که از عشق میدانیم همین کافی است- بار کشتی باید به قدر گنجایش آن باشد