گارد سفید، اولینش رمانی که بولگاکف نوت، در واقع ادای احترام خوشایندی بود از جانب وی به خانواده اش و به دوران کودکی و نوجوانی شادی که وی در شهر کییف، پایتخت اوکراین، از سر گذرانده بود. در رمان، خانواده ای متشکل از بزرگسالان جوان شامل یک خواهر و دو برادر، که به تازگی مادرشان را از دست داده اند در برابر پس زمینه ای از شهر کی یف در حین دوران جنگ جهانی اول انقلاب اکتبر به تصویر کشیده شده است. تمرکز داستان روی خانه ای است که آنها در آن زندگی می کنند.
یک چنین استحاله یا تغییر شکلی فقط در رمان های تبلیغاتی واقع گرایی سوسیالیستی» شوروی می توانست رخ دهد، که گارد سفید بولگاکف قطعا از این نوع رمانها نیست اما توربین ها زنده خواهند ماند، زیرا در انتهای رمان معلوم می شود که قدرت سیاسی تنها یک پدیده سیاسی گذراست : خانواده فارغ از نظام سیاسی به واسطه ارزش های ازلی اش پابرجا خواهد ماند. این ارزش ها عبارتند از: اول، مذهب که من آن را ملایم یا رازورانه توصیف کرده ام زیرا بیشتر دلمشغول نوعی حس سرنوشت برین حاکم بر امور انسانها و تنظیم توازن میان خیر و شر است تا آیین ها و مناسک مذهبی؛
گارد سفید که در فاصله ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۳ نوشته شده، به صراحت هرچه تمام، یکی از خودزندگینامه نوشت ترین آثار بولگاکف است. البته، این ادعا مطلقا به معنای آن نیست که جزئیات زندگی تورپین ها کاملا شبیه به جزئیات زندگی بولگاکف و خانواده اش است. در واقع، نقطه اشتراک اصلی عبارت است حس و حال موجود در خانواده تورپین ها و خانواده خود بولگاکف.