1. خانه
  2. /
  3. کتاب باقی مانده های آشویتس

کتاب باقی مانده های آشویتس

4.1 از 1 رأی

کتاب باقی مانده های آشویتس

Remnants of Auschwitz
انتشارات: بیدگل
ناموجود
168000
معرفی کتاب باقی مانده های آشویتس

"این کتاب در شکل خود نوعی تفسیر همیشگی بر شهادت است. به نظر نمی‌رسید غیر از این بتوان ادامه داد. در نقطه‌ای مشخص شد که شهادت در هسته خود یک خلأ اساسی دارد؛ در نتیجه، اظهار نظر در مورد شهادت بازماندگان لزوما به معنای بازجویی از این خلأ یا به‌طور دقیق‌تر، تلاش برای گوش دادن به آن بود."

آگامبن در کتاب "باقی مانده های آشویتس" ثابت می کند که بازاندیشی در تمام آموزه‌هایی که از آشویتس، به نام اخلاق مطرح شده‌اند رضروری است. او به نوبه خود، سعی دارد نشان دهد که عملا ذهنیت ها بعد از این رویدادهای هولناک جنگ جهانی چگونه تغییر کرده است. به چه شکل در ذهنیت یک انسان عصر جدید، مفاهیم گذشته معنایی جدید پیدا کرده اند.
جودیت باتلر در یک سخنرانی در خصوص کتاب باقی مانده های آشویتس می گوید: اگرچه برخی می گویند آشویتس شهادت را غیرممکن می کند، آگامبن نشان می دهد که چگونه کسی که صحبت می کند، این ناممکن را در گفتار خود تحمل می کند، آن هم در مرز با انسان و غیرانسان. آگامبن وضعیت گفتار را در یک حد انسانی برای ما بررسی می کند.

درباره جورجو آگامبن
درباره جورجو آگامبن

جورجو آگامبن (Giorgio Agamben;  زاده ۱۹۴۲ در رم)؛ فیلسوف و نویسنده معاصر ایتالیایی است. مهم‌ترین آثار جورجو آگامبن اجتماع آینده، هومو ساکر، کودکی و تاریخ، زبان و مرگ، وسایل بی‌هدف، پایان شعر، امر گشوده: انسان و حیوان و وضعیت استثنایی است.

نکوداشت های کتاب باقی مانده های آشویتس

متن تکان دهنده آگامبن در مورد اردوگاه های مرگ نازی ها این سوال را مطرح می کند که وقتی سوژه مجروح صحبت می کند چه اتفاقی برای گفتار می افتد؟

Judith Butler
قسمت هایی از کتاب باقی مانده های آشویتس

در جریان محاکمهٔ اورشلیم بیت المقدس، خط ثابت دفاع آیشمان به روشنی در این کلمات وکیل او، رابرت سرویاتوس، بیان می شد: «آیشمان خود را در پیشگاه خداوند گناهکار احساس می کند، نه در پیشگاه قانون.» آیشمان (که دخالتش در انهدام یهودیان به خوبی مستند شده بود، حتی اگر نقش او چه بسا با آنچه دادستان استدلال می کرد متفاوت بود) در عمل تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد می خواهد «خود را در ملأ عام حلق آویز کند» تا «جوانان آلمانی از بار گناه رها شوند». با این حال، او تا پایان همچنان به پافشاری بر این مدعا ادامه داد که گناهش در پیشگاه خداوند (که برای او فقط یک höherer Sinnesträger بود، یک حامل والاتر معنا) نمی تواند به لحاظ قانونی مورد پیگرد قرار گیرد. تنها توضیح ممکن برای این پافشاری آن است که، اگرچه پذیرش گناه اخلاقی به نظر متهم به لحاظ اخلاقی بزرگ منشانه می رسید، او نمی خواست هیچ گناه قانونی را گردن گیرد. (هرچند، از دیدگاهی اخلاقی، گناه قانونی در قیاس با گناه اخلاقی باید جدیت کمتری داشته باشد.) چندی پیش، گروهی که زمانی عضو یک سازمان سیاسی چپ گرای افراطی بودند بیانیه ای در یک روزنامه منتشر کردند، و در قبال ارتکاب به قتل یک افسر پلیس در بیست سال پیش اعلام مسئولیت سیاسی و اخلاقی کردند. این بیانیه اظهار می کرد: «با این حال، چنین مسئولیتی نمی تواند... به مسئولیتی با سرشت کیفری بدل گردد.» باید به یاد داشت که پذیرش مسئولیت اخلاقی فقط در صورتی ارزش دارد که فرد حاضر به پذیرفتن پیامدهای قانونی مرتبط باشد. به نظر می رسد نویسندگان بیانیه در این مورد تا اندازه ای شک داشته اند، زیرا در قطعه ای مهم از آن مسئولیتی را به عهده می گیرند که بی چون وچرا قضایی می نماید، و اظهار می کنند که آنها در «ایجاد جوّی که به این قتل انجامید» نقش داشته اند.

مقالات مرتبط با کتاب باقی مانده های آشویتس
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
ادامه مقاله
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد

بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.

نظر کاربران در مورد "کتاب باقی مانده های آشویتس"
5 نظر تا این لحظه ثبت شده است

در کتاب بازماندگان آشویتس آگامبن میگه که هیچ بازمانده‌ی وجود ندارد. کسانی که از اردوگاه آشویتس نجات پیدا کردند هیچ وقت در زندگی از اون اردوگاه آشویتس بیرون نرفتن همیشه انگار تو آشویتس بودن رها نشدن اینکه اردوگاه درون بودگی نابه رهایی درش نیست. مثلا زندگی در کشور ما یعنی اسارت واقعی. اسارت یعنی این نیست که ما گذشته خود را از دست دادیم بلکه به این معنا که ما اینده‌ی خود را از دست داده‌ایم. علت اینکه در جامعه‌ی ما تلاشی وجود ندارد یا جنبشی حرکتی برای اینکه آینده را از دست رفته دیگه فایده ای نداره. نظام‌های توتالیتر گذشته را تباه نمی‌کنند بلکه آینده را تباه می‌کنند. هیچ فرضیه را در ذهن ما نمی‌گذارند که شکل بگیره. هیچ فانتزی ایجاد نمیشه. مخمصه‌ی ما اینه که هیچ فانتزی در ذهن ما وجود ندارد. پس تن می‌دیم حرکتی نمی‌کنیم.می پذیریم شرایط موجود

1403/07/23 | توسطسید احسان - کاربر سایت
1
|

در کتاب بازماندگان آشویتس آگامبن میگه که هیچ بازمانده‌ی وجود ندارد. کسی که از اردوگاه آشویتس نجات پیدا کردند هیچ وقت در زندگی از اون اردوگاه آشویتس بیرون نرفتن همیشه انگار تو آشویتس بودن رها نشدن اینکه اردوگاه درون بودگی نابه رهایی درش نیست. مثلا زندگی در کشور ما یعنی اسارت واقعی. اسارت یعنی این نیست که ما گذشته خود را از دست دادیم بلکه به این معنا که ما اینده‌ی خود را از دست داده‌ایم علت اینکه در جامعه‌ی ما تلاشی وجود ندارد یا جنبشی حرکتی. آینده را از دست رفته دیگه فایده ای نداره. نظام‌های توتالیتر گذشته را تباه نمی‌کنند بلکه آینده را تباه می‌کنند. هیچ فرضیه را در ذهن ما نمی‌گذارند شکل بگیره. هیچ فانتزی ایجاد نمیشه مخمصه‌ی ما اینه که هیچ فانتزی در ذهن ما وجود ندارد.پس تن می‌دیم حرکتی نمی‌کنیم.می پذیریم شرایط موجود

1403/07/23 | توسطاحسان - کاربر سایت
1
|

البته برای همه کسانی که ذهنی فلسفی و درگیر با مسائل اخلاقی دارند هم مناسب و رهنماست.

1403/02/12 | توسطسجاد خانی
0
|

در این کتاب آشویتش بهانه ای برای بررسی اخلاقی قضاوت ، عدالت و صداقت است و تعیین مرزهای واقعی و غیرواقعی امور اخلاقی ست . مثلا آگامبن توضیح میدهد قضاوت یک حادثه نه صداقت آن را معین میکند و نه عدالت آن را به منصه ظهور میرساند بلکه قضاوت به خودی خود یک فرایند است که برای به چالش کشیدن فرد یا افرادی دیگر انجام میگیرد و بدون اینکه مرزها و اهداف عدالت و صداقت را معین کند به پایان میرسد . دادگاه محل قضاوت است نه عدالت و صداقت . فاجعه ای که رخ داده غیرقابل بازگشت است و اخلاق قبل از وقوع حادثه لگد مال شده است. پیچیده و قابل تامله این کتاب. به قاضیان و وکلا پیشنهاد میشه شاید که کمی در کارهایشان تامل کنند!

1403/02/12 | توسطسجاد خانی
0
|

کتاب زیاد راجع به اشویتس نیست،بیشتر از منظر فلسفی به واکاوی رفتار بازماندگان اشویتس پرداخته که در اخر تحلیل دقیقی هم بهتون نمیده،حتی به نظرم فاجعه رو یک جاهایی کمرنگ میکنه.کتاب برای اونهایی که دوست دارن متنهای فلسفی ذهنشون رو به چالش بکشخ گزینه‌ی مناسبیه.

1401/06/16 | توسطImfarza
4
|