بخش اول ارزش علمی کل مجموعه را نشان می دهد: مقدمه ای که اثر را در زمینه ی پیش روی کی یرکگور تنظیم می کند.
به عقیده کیرکگور شاگرد تیزهوش مکتب افلاطون متوجه حضور دو نوع آیرونی در نوشته های او می شود. آیرونی اول نیروی تپنده و شتابنده است که در درون پژوهش های او جریان دارد و آیرونی دوم سروری را به ناحق به خود نسبت می دهد- البته اگر بتواند. در نتیجه از آنجا که در آپولوژی آیرونی حضور دارد نمی توان بدون تامل انکارش کرد. زیرا این آیرونی افلاطونی نیست و هیچ بعید نیست که آیرونی سقراط چیزی به غیر از آیرونی افلاطون باشد. از این منظر این پرسش دشوار پیش می آید که سقراط چگونه توانست افلاطون را تا بدان درجه سردرگم سازد که آنچه را سقراط به لسان آیرونی گفته است جدی بگیرد.
ناراحتی و رنج برای «کی یرکگور»، نه به یک وضعیت، بلکه به پیشه ای برای او تبدیل شده بود
کتاب بسیار آکادمیک و سخته اگر از فلسفه سر در نمیارین نخونید خود من هر سطر رو یک ساعت با کمک هوش مصنوعی معنی میکردم🥲
از خواندنش بسیار لذت بردم
بسیار کتاب خوبیه. پیشنهاد میکنم.