شاهین نیمه شب قصه ریگانت را ادامه می دهد و چند سال پس از افسانه کاناوار آغاز می شود که ده سال قبل طی جنگ بزرگی، ارتش استون را درهم شکسته است و نژاد کلتوئی حالا از صلحی موقتی لذت می برد اما کان فریب نخورده است و قبایل را متحد نگه داشته و ارتشش را حفظ کرده است. چون می داند ارتش استون بازخواهد گشت و جنگ قریب الوقوع است، او به خوبی دریافته است که مردم استون به چیزی جز فتح و خونریزی اهمیت نمی دهند. البته این کتاب در مورد کاناوار نیست، شاهین نیمه شب قصه بن است تنها پسر کاناوار. پشیمانی و شرمساری کاناوار از واقعه ای که به تولد او انجامید، به حدی است که نمی تواند پسرش را قبول کند و بن کم کم از او بیزار می شود، خشم و سرخوردگی ناشی از بی اعتنایی پدر، او را به خشونت و مرافعه می کشاند و مردم هم از او بیزار می شوند. ناامیدی بن به حدی است که میل به زندگی را از دست می دهد اما ورنا، تنها کسی که تا به حال با او مهربان بوده از وی می خواهد پسرش را تا سفری به استون مشایعت کند، بن می پذیرد و سرنوشت خویش را در این تصمیم می یابد و...
کتاب شاهین نیمه شب