همیشه از کارهای پروانه تعجب میکردم. اصلا به فکر آبروی آقا جونش نبود.توی خیابون بلند حرف میزد و به ویترین مغازه ها نگاه میکرد،گاهی هم می ایستاد و یک چیزایی رو به من نشون میداد .هر چی میگفتم زشته،بیا بریم، محل نمیزاشت . حتی یکبار منو از اون طرف خیابون صدا کرد،اون هم به اسم کوچیک،نزدیک بود از خجالت آب بشم برم توی زمین.خدا رحم کرد که هیچکدوم از داداشام اون اطراف نبودند و گرنه خدا میدونه چی میشد.
حداقل انتظاری که از بچه هام داشتم یکم درک و همدلی بود، حتی اونا هم حاضر نشدند به عنوان یک انسان، حقی برای من قائل بشن من فقط وقتی ارزش دارم که مادر اونا باشم و در خدمتشون به قول معروف: خود را ز برای ما نمی خواهد کس ما را همه از برای خود می خواهند.
رمان بسیار زیبایی است، در ابتدا فکر نمیکردم اینقدر جذبم کنه ولی خانم صنیعی علاوه بر بیان بسیار خوب زندگی معصومه در دوران مختلف زندگی اش و تصاویر دقیقی که از یک خانواده مذهبی و مرد سالار ارائه داده، به راستی که در این کتاب دوران انقلاب و روزهای جنگ و احساسات مردم را جامعه شناسانه توصیف کرده در ضمن نگارش زیبایش همچون یک فیلمنامه زندگی معصومه را پلان به پلان جلوی چشم خواننده کتاب تصویری کرده که من این خصیصه را در کتابهای احمد محمود و اسماعیل فصیح میبینم با آرزوی موفقیت برای خانم صنیعی
رمان جالبی بود. اولش فکر کردم بسیار کلیشه ای و تکراری اما نویسنده با رو کردن اتفاقهای جدید خیلی خوب با خواننده رو جذب میکنه. حکایت بسیباری از دختران و مادران سرزمین من را به تصویر میکشد. حس واقعی بودن داستان شما رو رها نمیکنه
سال انتشار ۱۴۰۱؟
فوق العاده بود. برشی از تاریخ پر از حرف و پند و پر از اشک
چقدر با این کتاب گریه کردم ،برای مظلومیت تمام زنان ایران 😔
هیچ وقت یادم نمیره من این کتاب رو توی چهار روز تموم کردم از بس قشنگ بود و من با چه قسمت هایی از کتاب گریه کردم و خندیدم
خواندن این کتاب برای همه ما ایرانیها چه مرد چه زن واجبه شاید کمک کنه از بسیاری از نگرشها و باورهامون که ریشه در فرهنگ اشتباهمون داره دست برداریم و با نگاه دیگه ای به دنیا نگاه کنیم
همین الان کتابو تموم کردم.شخصیت معصوم عالی بود، شرح اوضاع چقدر واقعی بود و چقدر دلم گرفت....
جهل و نادانی و بی فکری یه سری از داداشها 🔪
آخ گفتی بچه هاشم بیشعور بودن این همه برای همه از خود گذشتگی کرد ولی خانوادش... 💔
چند سال قبل ، کتاب عزیز سهم من را خوانده بودم ماجرایش را برای دوستی تعریف کردم و از من امانت گرفت بخواند ولی دیگر به من پس نداد گفت پولش هر چه میشه میدم خانمم خوشش آمده..... .در این چند سال هرگز ماجرای واقعی کتاب را نتوانستم فراموش کنم تا تصمیم گرفتم دوباره آن را بخرم و اکنون خوشحالم که این کتاب عزیز را که یک اثر روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسانه است دو باره در کنار خود دارم .....کاش آخرین اثر ایشان هم مجوز چاپ بگیرد ....
کتاب بسیار معمولی و به دور از غافلگیری بود.اکثر حوادث داستان قابل پیش بینی بود.این داستان را در 100 صفحه هم میشد روایت کرد. نه در حد 600 صفحه.نقش شانس زیادی در داستان امده بود.شانسی معصومه در اواسط داستان پروانه را پیدا میکنه.شانسی در اواخر داستان پروانه سعید را پیدا میکنه و.... در کل شخصیتهای داستان یه مقدار ابکی بودند.
همهی داستانهای ۶۰۰ صفحهای رو میشه در ۱۰۰ صفحه جمع کرد، احتمالا ژانر کتاب مورد پسند شما نبوده، پیشنهادم اینه که برید سراغ مینیبوکهایی با ژانر معمایی تا بدون اینکه حوصلهتون سر بره، غافلگیر هم بشید🙃
درود بر شما. داستان این کتاب بر اساس واقعیت نگاشته شده.
شماخوشتون نیومده البته داستان ورمان سلیقه ایه نمیشه بهتون خورده گرفت ولی واقعاارمانش جالبه
با سلام. خیلی مایلم که با نویسنده تماس بگیرم.من یک بیوگرافی پر حادثه و واقعی دارم که ایشون میتونه اونو به تصویر بکشه.ایمیل هم باشه خوبه
من رمانهای معروف زیادی خونده بودم اما به جرات میتونم بگم این رمان خیلی متفاوت و زیبا و در عین حال غم انگیز بود خصوصا اینکه شرایط جنگ و انقلاب و شرایط سخت زندگی زنان ایران رو توصیف میکرد
جدا از جذابیت داستانی و قلم زیبای نویسنده، کتاب بسیار مفیدی برای دخترای جوان و نوجوان هست که میتونه دیدشون رو نسبت به زندگی وحقوق خودشون بازتر کنه.شخصیت قوی قهرمان داستان که باوجود همهی موانع بیرونیای که داشت تا آخرین لحظه برای همه چیز جنگید خیلی تاثیر گذاره.
واقعا داستان خوبی داره هربار میخونمش برام تکراری نیست
به جرعت میتونم بگم یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم واقعا عالی بود❤
کتابی بسیار زیبا و غم انگیز
داستان واقعی و غم انگیزی بود ولی دوست داشتم
کتاب خیلی جذاب و خوبیه من خیلی دوست دارم این کتاب را ممنونم از نویسنده ممنونم.💗💗
این کتاب بسیار زیبا و شیوا نوشته شده و داستان جالبی داره