کتاب پرنده من

My bird
کد کتاب : 13300
شابک : 9789643056704
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2002
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 37
زودترین زمان ارسال : ---

برنده ی جایزه ی بهترین رمان سال 1382 از بنیاد گلشیری

تحسین شده هیئت داوران جایزه ی مهرگان ادب 1381

معرفی کتاب پرنده من اثر فریبا وفی

در این داستان قدرتمند درباره ی زندگی ، عشق و خواست های ازدواج و مادری ، فریبا وفی تصویری از مبارزات یک زن برای سازگاری با پیچیدگی های زندگی در ایران مدرن به خوانندگان می بخشد. راوی ، زن خانه دار و مادری جوان که در یک محله پایین در تهران زندگی می کند ، درباره تمایل همسرش امیر برای مهاجرت به کانادا فکر می کند. هنگامی که سرانجام امیر می رود ، زن جوان مجبور می شود فرزندان را به تنهایی بزرگ کند و از مادر بیمار خود مراقبت کند. سبک مینیمالیستی درخشان وفی نشانگر انعطاف و انفعال راوی است. فصل های مختصر و نثر های اضافی ، معماری ایده آلی را برای نشان دادن احساسات بیان نشده و فشرده ی شخصیت ارائه می دهد. راوی خاطراتی در کودکی اش از درگذشت پدرش در زیرزمین خانه دارد که مادرش التماس های او را برای کمک نادیده گرفته است. در نتیجه راوی معتقد است که از مسئولیت خود چشم پوشی کرده و نتوانسته با مادر خود مبارزه کند. او به عنوان یک مادر مجرد و سرپرست خانواده ، باید با گناه فلج کننده خود مقابله کند و استقلال خود را حفظ می کند. هدف رمان «پرنده من» نه صرفا صدا دادن به زن و ثبت زندگی روزمره زنان خانه دار، بلکه ثبت حضور تناقضات کلی جامعه در دل زندگی روزمره زنانه و فضای اندرونی خانه است.

پرندهٔ من نخستین رمان فریبا وفی بود و در سال ۱۳۸۱ منتشر شد. این کتاب برنده جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱، جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری و جایزه دومین دوره جایزه ادبی یلدا شده است و از سوی بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان مورد تقدیر واقع گشته است. ترجمه آلمانی این کتاب با عنوان Kellervogel (پرنده زیر زمین) در آلمان منتشر شده است.

کتاب پرنده من

فریبا وفی
فریبا وفی در اول بهمن ماه سال ۱۳۴۱ در تبریز به دنیا آمد. از نوجوانی به داستان‌نویسی علاقه‌مند بود و چند داستان کوتاه‌اش در گاه‌نامه‌های ادبی، آدینه، دنیای سخن، چیستا، مجله زنان منتشر شد. اولین داستان جدی خود را با نام «راحت شدی پدر» در سال ۱۳۶۷ در مجله آدینه چاپ کرد. نخستین مجموعهٔ داستان‌های کوتاه او به نام «در عمق صحنه» در سال ۱۳۷۵ منتشر شد و دومین مجموعه، با نام «حتی وقتی می‌خندیم» در سال ۱۳۷۸ چاپ شد. نخستین رمان او &la...
نکوداشت های کتاب پرنده من
My Bird is a fine novel of urban and domestic dissatisfaction, a well-turned account of modern anomie that is particularly appealing because its protagonist is an everyday woman, and not some bored intellectual
پرنده من رمان خوبی از نارضایتی شهری و خانگی است . روایتی خوب از ناهنجاری های مدرن که بسیار جذاب است زیرا شخصیت اصلی آن یک زن عادی است و نه یکی از روشنفکران بی حوصله
Complete Review

Through My Bird, Vafi is able to bring the reader to a world that is often cut off, misunderstood, and stereotyped to reveal a rich vibrant society of individuals, personalities, and dreams
وفی ز طریق پرنده من قادر است خواننده را به دنیایی بیاورد که اغلب نادیده گرفته شده، اشتباه فهمیده شده و برای نشان دادن جامعه، شخصیت ها و رویاهای پر جنب و جوش و غنی به کلیشه تبدیل شده است
Multicultural Review

Vafi's minimalist prose presents an innovative turn in the development of the Persian novel. Her style invites the reader to delve into the psychic anguish outlined in sharp images and quick exchanges.
اثر مینیمالیستی وفی یک چرخش ابتکاری در رشد و ارتقای رمان فارسی را نشان می دهد. سبک او خواننده را دعوت می کند تا در درد اضطراب روانی ای که در تصاویر تند و تبادلات سریع است کاوش کند
Nasrin Rahimieh, translator of The Virgin of Solitude

قسمت هایی از کتاب پرنده من (لذت متن)
این جا چین کمونیست است. من کشور چین را ندیده ام ولی فکر می کنم باید جایی مثل محلة ما باشد. نه در واقع محلة ما مثل چین است. پر از آدم. می گویند در خیابان های چین هیچ حیوانی دیده نمی شود. هر جا نگاه کنی فقط آدم می بینی. با این حساب محلة ما کمی بهتر از چین است. چون یک گربة هرزه داریم که روی هرة ایوان می نشیند و همسایه طبقه سوم هم از قرار طوطی نگه می دارد. یک مغازة پرنده فروشی هم سر خیابان داریم.

به این خانه که آمدیم تصمیم گرفتم این جا را دوست داشته باشم. بدون این تصمیم، ممکن بود دوست داشتن هیچ وقت به سراغم نیاید. سروصدا زیاد بود و روز اول انگار برای آشناتر شدن ما با محیط، آقای هاشمی دختر چهارده ساله اش را زیر شلاق گرفت و فحش هایی که معجونی از چند زبان بود، مثل سنگریزه هایی توی حیاط خلوت ما ریخت.

سکوت من گذشته دارد. به خاطر آن بارها تشویق شده ام. هفت هشت ساله بودم که دانستم هر بچه ای آن را ندارد. سکوت من اولین دارایی ام به حساب می آمد. ... درطول سال هایی که بعد از آن آمد بارها مورد تحسین زن های خانوادمان قرار گرفتم به خاطر توداری ام. به خاطر رازداری ام. خیلی زود فهمیدم که به یک صندوقچه می مانم با دری کیپ و پر از راز. امیر از سکوت های من کلافه می شد. سکوت من او را می ترساند. کم کم عادت به پرحرفی پیدا کردم حتی در مواقعی که لازم نبود. سال ها بعد یاد گرفتم که حرف می تواند حتی مخفیگاهی بهتر از سکوت باشد.