1. خانه
  2. /
  3. کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود

کتاب سوموکاری که نمی توانست تنومند شود

3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
پیشنهاد ویژه
3.2 از 1 رأی

کتاب سوموکاری که نمی توانست تنومند شود

Le sumo qui ne pouvait pas grossir
٪20
200000
160000
پیشنهاد ویژه
3.5 از 1 رأی

کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود

Le sumo qui ne pouvait pas grossir
٪25
119500
89625
پیشنهاد ویژه
3.7 از 1 رأی

کتاب کشتی گیری که چاق نمی شد

Le sumo qui ne pouvait pas grossir
٪25
55000
41250
معرفی کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود
کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود نوشته ی اریک امانوئل اشمیت، داستان، زندگی نوجوانی دست فروش به نام «یون» و ارتباطش با رهگذری به نام «شومینتسو» را روایت می کند.

یون هیکلی لاغر و نحیف دارد و شومینتسو رهگذری است که هر روز با دیدن یون این جمله را تکرار می کند: «در وجودت یک گنده می بینم» یون با شنیدن این جمله عصبانی می شود؛ ولی سرانجام شومینتسو موفق می شود با آموزش آیین بودایی ذن و فن مراقبه به یون، اراده ی او را تقویت کند که منجر به کسب پیروزی های بسیار در مسابقات سومویی می شود. یون در این مدت تجربه های متعددی به دست می آورد که مهم ترین آن اعتقاد به معنویات و در نتیجه اراده ی قوی برای رسیدن به خواسته هایش است.

در سمت وارونه ابرها، همیشه آسمانی هست. این پندی است از تفکر ذن که شومینتسوی پیر، در این آخرین رمان اریک امانوئل اشمیت، تلاش می کند تا به یون نوجوان بفهماند، پسرکی از بچه های خیابان در توکیو، پسرکی که از تمامی دنیا نفرت دارد. این جمله امیدوار کننده به نوعی در همه آثار مربوط به دوره نادیدنی ها از اشمیت جا دارد. زیرا همه آن حکایت های ساده و در عین حال عمیق یک هدف را دنبال می کنند، این که وجود آسمان را لمس کنیم. آسمانی به دور از توهمات خرافی، اما چیزی ورای مرئی و عقلانی، فضایی که انسان، اگر چه قادر نیست تماما بر آن مسلط باشد، اما می تواند از درون خود را در آن بسازد.
درباره اریک امانوئل اشمیت
درباره اریک امانوئل اشمیت
اریک امانوئل اشمیت، زاده ی 28 مارس 1960، نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلسوف فرانسوی است. آثار اشمیت تا به حال به 43 زبان منتشر شده و نمایشنامه هایش نیز در بیش از 50 کشور روی صحنه رفته است. او مدرک دکتری خود در فلسفه را در سال 1987 از دانشگاه سوربون دریافت نمود. اشمیت از سال 2002 تاکنون در بروکسل زندگی می کند و در سال 2008، شهروند بلژیک شده است.
دسته بندی های کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود
قسمت هایی از کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود

با چشمان خودم، آن سوموها را، که سبک ترینشان نود و پنج کیلو وزن داشت و سنگین ترینشان دویست و هشتاد کیلو، نخست بیمارانی دیدم، معلولانی با وزن اضافی، انسان های فربهی که بایستی به فوریت در درمانگاه بستری می شدند. با چشمان همسایگان مذکرم، که پرحرف بودند و ضربه ها و اجراها و راهکارهای بازیکنان را تفسیر می کردند، کم کم در پس آن هیولاها متوجه کشتی گیران شدم و در پس آن لوله های کالباس، متوجه ورزشکاران. چهره ی خونسردشان مکرشان را پنهان می داشت و غول پیکری شان مانع چالاکی نبود و حجم شان نیرو و عضلات شان را پنهان می داشت. از مبارزه ای به مبارزه ی دیگر، کار بیهوده را به کاری سودمند تبدیل می کردند و توده ی بدنشان به سلاح بدل می شد و چاقی شان به قدرت ولایه های چربی شان به چکش یا سپر.

به تدریج که هر کشتی گیری می کوشید تا حریفش را از دایره ی بازی به بیرون پرتاب کند، من هم با پیش داوری هایم مبارزه می کردم و سپس آن ها را یکی پس از دیگری بیرون می انداختم. نه، نمی توانستم افرادی را حقیر بشمارم که زندگی شان را وقف مبارزه می کنند و بدن شان را تراش می دهند و همان قدر خلاقیت به کار می برند که قدرت. زیرا حجم گویای برتری نبود. گاهی فن و چابکی و ترفند موجب پیروزی فرد سبک تر می شد. شور و شوقی نسبت به این مبارزات در من آشکار شد و با حیرت متوجه شدم که شرط بندی می کنم و قهرمانان مورد علاقه ام را رده بندی می کنم. در پایان، به همراه تماشاگران ردیف خودم از جا بلند شدم و با هیجان و بی هیچ پشیمانی، برای برنده ی مسابقات ، آشوریوی برق آسا، کف زدم و او به قهرمان من تبدیل شد.

نظر کاربران در مورد "کتاب سومویی که نمی توانست گنده شود"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

اشمیت علاقه دارد حرف مورد نظر خود را روی یک تم کلی سوار کند، اینجا تم فرهنگ ژاپن است. حرف داستان نسبتا خوب است، هرچند که غافلگیری خاصی در کلیت داستان بجز یکی دوتا وجود ندارد.

1401/05/20 | توسطف. ا.
2
|