کتاب مناظره چامسکی ، فوکو درباب طبیعت بشر

The Chomsky-Foucault Debate: On Human Nature
کد کتاب : 17198
مترجم :
شابک : 978-6007436875
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 264
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1974
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مناظره چامسکی ، فوکو درباب طبیعت بشر اثر میشل فوکو

"[چامسکی] بدون شک مهمترین روشنفکر موجود است." -مجله نیویورک تایمز

"فوکو. . . هیچ خواننده ای را دست نخورده یا بدون تغییر باقی نمی گذارد. "

در سال 1971 ، در اوج جنگ ویتنام و در زمان بی ثباتی سیاسی و اجتماعی بزرگ ، دو نفر از روشنفکران برجسته جهان ، نوام چامسکی و میشل فوکو ، توسط فونس الدر ، فیلسوف هلندی دعوت شدند تا در مورد یک سوال قدیمی صحبت کنند: چیزی به نام ذات انسان "ذاتی" مستقل از تجربیات و تأثیرات خارجی ما وجود دارد؟

گفتگوی حاصل از این مشاجره یکی از اصیل ترین ، تحریک کننده ترین و خودجوش ترین مشاجراتی است که بین فیلسوفان معاصر رخ داده است ، و بیش از هر چیز مقدمه ای مختصر برای نظریه های اساسی آنها است. آنچه به عنوان یک بحث فلسفی ریشه در زبانشناسی (چامسکی) و نظریه دانش (فوکو) آغاز می شود در حین مباحثه به بحثی گسترده تر تبدیل می شود که شامل طیف گسترده ای از موضوعات است: از علم ، تاریخ و رفتارگرایی گرفته تا خلاقیت ، آزادی و مبارزه برای عدالت در قلمرو سیاست.

علاوه بر این ، این جلد دارای مقدمه ای است که اخیرا توسط جان راجچمن ، محقق برجسته فوکو ، نوشته شده است و متون اضافی قابل توجهی از چامسکی و فوکو را شامل می شود.

کتاب مناظره چامسکی ، فوکو درباب طبیعت بشر

دسته بندی های کتاب مناظره چامسکی ، فوکو درباب طبیعت بشر
قسمت هایی از کتاب مناظره چامسکی ، فوکو درباب طبیعت بشر (لذت متن)
چامسکی: بسیار خوب، در وهله نخست اگر قادر بودیم در حوزه واژگانی مثلا شبکههای عصبی ویژگی های ساختار شناخت انسان را مشخص کنیم که به کودک این امکان را میدهد تا این سیستمهای پیچیده را کسب کند، آن گاه لااقل در توصیف آن ویژگیها به عنوان عناصر تشکیل دهنده طبیعت بشر؛ تردید نمی کردم. یعنی چیزی از نظر بیولوژیکی عرضه شده، غیر قابل تغییر بنیادی برای هر آن چه ما با ظرفیت های ذهنی مان در این مورد عمل می کنیم.

تاریخ به عنوان موضوعی مربوط به گذشته نیست بلکه معطوف به درک و عرضه و معرفی شرح کاملا دقیقی است از آن چه تفکر قرن هفدهمی بوده است . به هیچ روی منظورم دست کم گرفتن هرگونه فعالیت ثبت تاریخ نیست، فقط می گویم تاریخ از آن منظر، کار من نیست بلکه افقی بیش از آن است، بگذار بگویم، نگاه من، نگاه یک عاشق هنر است که می خواهد به قرن هفدهم نگاه کند تا در آن دوره، چیزهایی را بیابد که دارای ارزش خاصی است و بخشی از ارزش آن را درک کند به جهت نوع نگاهی که داراست.

به علاوه مشکلی را که دکارت هرگز حل نکرد و چندان هم بر آن احاطه نداشت، مربوط میشد به فهم این نکته که چه گونه کسی از این آرا و افکار روشن و مشخص، یکی از این جرقه هایی که در ذهن می زند به جرقه یا الهامی دیگر می رسد و چه جایگاهی باید در مورد شواهد گذر بین آنها تصور شود. دقیقا نمی توانم خلاقیتی را مشاهده کنم چه در لحظه یی که ذهن حقیقت را از منظر دکارت درمی یابد یا حتی خلاقیت واقعی را در گذر از یک حقیقت به حقیقت دیگر مشاهده می کند.