کتاب دروغ های لاک لامورا

The Lies of Locke Lamora
(ماجراهای لاک لامورا)
کد کتاب : 17445
مترجم :
شابک : 978-6001823602
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 687
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

نامزد جایزه Locus برای بهترین رمان فانتزی سال 2007

نامزد جایزه جهانی بهترین داستان فانتزی سال 2007

نامزد جایزه کامپتون کروک سال 2007

معرفی کتاب دروغ های لاک لامورا اثر اسکات لینچ

هنگامی که یک نویسنده تصمیم می گیرد تا چندین داستان را در یک داستان بزرگتر به هم پیوند دهد ، برای چنین جاه طلبی ای نیاز به استعداد شگفت انگیزی دارد. برخی از نویسندگان با سهولت همان طور که نفس می کشند یا آب می نوشند این کار را انجام می دهند اما برخی نویسندگان دیگر شما را با یک سردرگمی گیج و مبهوت رها می کنند.
"اسکات لینچ" نویسنده امریکایی در این کتاب توانسته است که با موفقیت گذشته و حال و شاید هم حال و آینده را به شکلی پر هیجان و جذاب بهم مرتبط سازد؛ گویی که آن ها را مثل تار و پودی در هم تنیده است و داستانی هیجان انگیز نوشته است.
در کتاب "دروغ های لاک لامورا" آمده است که ، زندگی یک یتیم در شهر "کامور" در جزیره ای مرموز ، خشن و غالبا کوتاه است. اما لاک لامورای جوان، مرگ و برده داری را فریب می دهد و با سرنوشتش به مبارزه می پردازد، وی تحت تاثیر آموزش یک هنرمند با استعداد به یک دزد تبدیل می شود. لاک به عنوان رهبر گروه "برادران با انگشتان سبک" که به عنوان جنتلمن حرامزاده ها شناخته می شود ، بزودی بدنام می شود؛ او حتی ترسناک ترین حاکم زیرزمین را نیز فریب می دهد. اما در سایه ها ، کسی هنوز جاه طلب تر و خطرناک تر از او نیز وجود دارد. تا در مواجهه با کودتای خونینی که تهدیدش می کند همه و هر آنچه را که در زندگی مزدوری او معنا دارد از بین ببرد ، لاک قول می دهد که دشمن را در بازی وحشیانه اش شکست دهد یا در تلاش برای آن بمیرد.

کتاب دروغ های لاک لامورا

اسکات لینچ
اسکات لینچ (متولد 2 آوریل 1978) یک نویسنده فانتزی نویس آمریکایی است که سری رمان های جنتلمن باستر را نوشت.اولین رمان او با عنوان Lies of Locke Lamora در اوت 2004 توسط Orion Books خریداری شد و در ژوئن سال 2006 تحت عنوان Gollancz در انگلستان و تحت عنوان Bantam در ایالات متحده منتشر شد.دو رمان بعدی این مجموعه، Seas Red Under Skies و جمهوری دزدها به ترتیب در سالهای 2007 و 2013 منتشر شدند.
نکوداشت های کتاب دروغ های لاک لامورا
Remarkable . . . Scott Lynch’s first novel, The Lies of Locke Lamora, exports the suspense and wit of a cleverly constructed crime caper into an exotic realm of fantasy, and the result is engagingly entertaining.
کتابی برجسته است . . . اولین رمان اسکات لینچ با نام "دروغ های لاک لامورا" ، تعلیق و شوخ طبعی یک جنایت هوشمندانه را به قلمرو عجیب و غریب خیالی صادر می کند ، و نتیجه آن سرگرم کننده است.
Times London

Fresh, original, and engrossing . . . gorgeously realized
تازه، اصیل و جذاب...به طرز باشکوهی به تحقق پیوسته.
George R. R. Martin

Right now, in the full flush of a second reading, I think The Lies of Locke Lamora is probably in my top ten favorite books ever. Maybe my top five. If you haven’t read it, you should. If you have read it, you should probably read it again.
در حال حاضر تحت تأثیر شدید خوانش دوم کتاب، من فکر می کنم کتاب دروغ های لاک لامورا احتملا جزو 10 کتاب برتر مورد علاقه من است. شاید 5 کتاب برتر. اگر تا به حال نخوانده اید بهتر است که بخوانید. اگر خوانده اید، بهتر است دوباره بخوانید.
Patrick Rothfuss, New York Times bestselling author of The Name of the Wind

قسمت هایی از کتاب دروغ های لاک لامورا (لذت متن)
لحن صحبتش طوری بود که انگار خنده اش گرفته است. «این از حماقت توئه که نگاهت رو از حریفت برگردوندی، لورنزو، پس به نوعی می شه گفت اون زخم حقت بوده. ولی درسته. اگه بخوایم برابری رو رعایت کنیم، باید بگیم که یک آقای محترم نباید از حواس پرتی تو به نفع خودش استفاده می کرد. امیدوارم هر دوتون دفعه بعد بهتر از این کار کنین.» سپس بدون این که به ژان نگاه کند، به او اشاره کرد و صدایش گرمای خود را از دست داد. گفت: «و تو، پسر! برو خودت رو توی باغ گم و گور کن تا وقتی که کار ما این جا تموم بشه. نمی خوام تا وقتی که این مردان جوان کارشون تموم نشده این دور و بر ببینمت!» شکی نبود آتشی که گونه های ژان را سرخ کرد می توانست خورشید را هم از میدان به در کند. او بی درنگ از نظرها پنهان شد. چند ثانیه طول کشید تا فهمید بدون کوچک ترین تردیدی به میان آن هزارتوی دیوارهای بلوری پریده است. در میان مخلوطی از ترس و بی میلی، چند گام آن سوتر از محوطه باز ایستاد و تلاش کرد صاف و محکم باشد. آفتاب چندین جویبار عرق از سر و رویش به پایین روانه کرد.