درک زمینه ها برای فهم متن، ضرورت تام دارد، چرا که متن ها در خلا آفریده نشده اند تا بدون حاجت به دیدن زمینه ها، فهمیده شوند. مطالعه زمینه ها برای فهم متن، چراغ راه است و به تاریکی ها و تیرگی های متن، نور وضوح و شفافیت می افشاند. « زمینه » های اصلی و کارکرد هر یک، برای راه بردن به مطاوی متن ها، از این قراراند: ۱. زمینه زبانی. درک ساختار کلی زبان نویسنده، به این معنی است که تا چه مایه از فصاحت و روشنی برخوردار است، در چه مواردی دارای ابهام و ایهام است، چه مطالبی را به دلایل مختلف با کنایه و اشاره مطرح می کند، و چه اصطلاحاتی را خودْ وارد زبان کرده و یا چه معانی خاصی را از واژگان به کار گرفته شده، اعتبار و مراد می کند. این گونه موارد، زمینه زبانی را تشکیل می دهد. ۲. زمینه فکری. برای درک متنی از نویسنده، لازم است نوشته های او را مطالعه کرد، چه مربوط به موضوع آن متن باشد، چه نباشد؛ زیرا درک متن مورد نظر، در گرو آگاهی خواننده از مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و اخلاق شناسی نویسنده است. ( ۱۲) ۳. زمینه فکری اندیشه وران. برای آشنایی با این زمینه، خواننده می کوشد چگونگی و میزان شناخت نویسنده متن از دیگر نویسندگان، و نوع و اندازه تاثیرگذاری آنان بر نویسنده را مطالعه کند.
این کتاب بصورت روشن دقیق و قوی اندیشهها و تاثیرات و نظریات روشنفکران معاصر را تفسیر و تحلیل نموده است و خیلی اموزنده و مفید است برای کسانی که به مسایل اندیشههای سیاسی علاقه داشته باشند با تشکر از نویسنده کتاب و سایت ایران کتاب